معرفی رشته روانشناسی به عنوان علم در خارج از کشور
علم روانشناسی با مطالعه ی فرایندهای ذهنی (به اعمال و فرآیندهایی اشاره دارد که خود به طور مستقیم قابل مشاهده و درک کردن؛ نیستند و تنها میتوان نمود بیرونی آنها را در دیگر فرایندها، اعمال و رفتار مشاهده کرد مانند تفکر، هیجان، ترس و… ) و رفتار ( که شامل فعالیتها و اعمالی است که به طور مستقیم قابل مشاهده و اندازه گیری میباشند مثل حرف زدن، راه رفتن و… ) معرفی میشود. این تعریف شامل گستره تمام موجودات زنده علی الخصوص انسان میباشد؛ که بر اساس روشهای تجربی و علمی استخراج شدهاست.
در کنار تعریف هر علمی، گوشه چشمی به تاریخ آن علم، نه تنها خالی از لطف نیست، بلکه در مواردی حتی لازم است؛ علم روانشناسی هم از این قاعده مستثنی نیست. مباحث مرتبط با ذهن و روان قرنهاست مورد توجه دانشمندان و فیلسوفانی نظیر سقراط، ارسطو، افلاطون، ابن سینا، فارابی و…قرار گرفته است؛ اما به قول هرمن ابینگهوس(قرن19) : “روانشناسی پیشینهای طولانی، اما تاریخچهای کوتاه دارد.” حتی اصلاح”روانشناسی” در اواسط قرن 19 توسط فیلسوف آلمانی رادولف گوسلنیوس ابداع شد. علم روانشناسی تا اوخر قرن 19 زیر سایه علم فلسفه مورد بررسی قرار میگرفت، تا با تحقیقات ویلیام وونت به طور مدون، آکادمیک و به عنوان علمی مستقل مورد مطالعه قرار گرفت. بنابراین میتوان گفت علم روانشناسی در مقایسه با علوم تجربی دیگر، تاریخچه ی کوتاه تری دارد. اما این تاریخچه نسبتا کوتاه مستقل، نه تنها نقطه ضعفی برای این علم قلمداد نمیشود بلکه در برخی موارد باعث رو به جلو حرکت کردن اندیشمندان این رشته بوده است.
هنگامی که در حال مطالعه هر علمی هستید، نکته حائز اهمیت آشنایی با ادبیات آن علم میباشد. رشته روانشناسی ماهیت جذاب و غنی دارد و با توجه به کاربردهای عملی آن در حوزههای مختلف زندگی، امکان خطا در درک برخی از مفاهیم آن یا تفاوتهایی در ادبیات این رشته با زبان محاوره وجود دارد، زیرا که ادبیات رشته روانشناسی مانند سایر رشتههای دیگر تفاوتهایی با مکالمههای روزمره دارد. به طور مثال کلمات “مثبت و منفی” و یا “اولیه و ثانویه” در این علم، معانی مفهومی و شاخص خود را دارند. از این دست تفاوت های معنایی و اشتباهات رایج در مفاهیم مختلف رشته روانشناسی موارد متعددی می توان نام برد؛ که تعدادی از مهمترین و رایج ترین آنها به این شرح است: اول اینکه روانشناسی مترادف رواندرمانی یا روانکاوی نیست. روانشناسی به طور مستقل یک علم است در صورتی که رواندرمانی روشی است که توسط درمانگران و متخصصان آموزش دیده، به شکل حرفهای و پس از تشخیصگذاری، با توجه به اختلال مورد نظر انجام میگیرد و روان کاوی یکی از مکاتب یا رویکردهای روانشناسی است.(در بخش رویکردها، روان کاوی به طور کامل توضیح داده می شود) لازم به ذکر است که علم روانشناسی شامل نظریهها و رویکردهای زیاد و متعددی است که هرکدام مفاهیم و ادبیات منحصر به فرد خود را دارند بنابراین هنگام بررسی هر موضوع یا پدیدهای ابتدا لازم است مشخص شود با کدام نظریه و رویکرد پدیده، مورد بررسی قرار میگیرد و سپس ادبیات و اصطلاحات مختص آن نظریه و رویکرد به هنگام تحلیل، استفاده شود. به طور مثال علت به وجود آمدن اختلالات روانی(بیماریهای روانی) در رویکرد زیستی، مشکل یا نارسائی در ناقلهای عصبی و کارکردهای عصبی مغز است و در رویکرد روانکاوی وجود تعارضهای بنیادی است اما در رویکرد شناختی، وجود باورهای غلط و در رویکرد رفتاری ، وجود رفتارهای نامناسب است. بنابراین تحلیل علت اختلالات روانی در چهارچوب و ادبیات هر رویکرد متفاوت است.
دیگر اینکه تفاوت یک روانشناس با یک روانپزشک چیست؟
نکته ی دیگر، تفاوت میان یک روانشناس و روانپزشک است. اولین تفاوت، تجویز داروست. یک روانپزشک مجوز تجویز دارو را دارد، در صورتی که این امکان برای روانشناسان وجود ندارد مگر روانشناسان بالینی آموزش دیده در برخی کشورهای توسعه یافته نظیر ایالات متحده. تفاوت دیگر، روند تحصیلی متفاوت آنهاست؛ روان پزشکی زیر مجموعه تخصصهای رشته پزشکی است، در حالی که روانشناسی زیر مجموعه رشتههای علوم انسانی است. به طور کلی و با تفاوت هایی اندک در ایران و جهان، دانشجویان رشته ی پزشکی پس از گذراندن دوره ی هفت ساله عمومی تحصیل خود، میتوانند گرایش روانپزشکی را به عنوان تخصص برای خود انتخاب کنند و با قبولی در آزمون بورد تخصصی روان پزشکی، بعد از دو سال به عنوان روان پزشک مشغول به کار شوند. همانطور که اشاره شد روانشناسی زیر مجموعه رشتههای علوم انسانی است که البته در ایران یک رشته ی شناور است؛ به این معنی که دانشآموختگان رشتههای مختلف می توانند در کنکورهای مربوط به آن بدون توجه به سابقه ی تحصیلی شرکت کنند. تحصیلات آکادمیک در رشته روان شناسی شامل یک دوره کارشناسی به مدت چهارسال، دوره کارشناسی ارشد به مدت دو سال و دوره دکترا به مدت چهار سال میباشد. این روند تحصیل رشته روانشناسی کمابیش مشابه روند تحصیلی این رشته در سایر کشورهاست که در بخش بعدی، مفصل آن را در ایران و خارج از کشور معرفی میکنیم.
روانشناسی بعنوان یک رشته دانشگاهی
در جامعه ما، روانشناس و روانشناسی حالا دیگر جای خود را پیدا کرده و رشته روانشناسی علاقهمندان خاص خود را دارد. همین مسئله موجب شده که تحصیلات آکادمیک رشته روانشناسی در دانشگاه، توجه متقاضیان زیادی را به خود جلب کند. به طوری که بسیاری از دانشآموزان دبیرستانی سعی میکنند مستقیماً رتبه لازم برای تحصیل در رشته روانشناسی را از رشتههای تجربی، انسانی یا ریاضی کسب کنند تا بتوانند پس از ورود به دانشگاه در همین رشته به تحصیل بپردازند. هجمه متقاضیان در رشته روانشناسی به قدری رسیده که اگر تعداد متقاضیان آن همتراز با رشته های پزشکی، مهندسی و حقوق نباشد، کمتر هم نیست.
اما دلیل این هجمه از تقاضا چیست؟
در خوشبینانهترین حالت، علت این امر افزایش آگاهی جامعه در خصوص اهمیت سلامت روان و درک نیاز جامعه به متخصصین این رشته میباشد. علت دیگر آن، افزایش علاقه عمومی نسبت به روانشناسی معرفی شده در رسانههای عامه پسند است که بیشتر، روانشناسی را یک شبه علم معرفی کردهاند تا علم. علت دیگر را میتوان تصور حبابگونه از بازار کار سودآور و پردرآمد روانشناسان که تصور صحیحی نیست مگر در در مواردی اندک؛ دانست. با این حال دلیل این محبوبیت فراگیر هرچه که هست، روانشناسی را پدیده مهم در قرن حاضر به شمار میآورد و آن را راه مناسبی برای بدست آوردن بینشی وسیعتر درباره ی تجربههای انسانی معرفی میکند.
همانطور که اشاره شد روانشناسی به عنوان یک علم مستقل، تقریبا جدید است؛ به طوری که هنوز به تکامل کافی نرسیده است و با گذشت زمان حوزهها و گرایش های مختلفی در این رشته از سوی انجمنهای مرتبط با این علم مانند انجمن روانشناسان آمریکا (american psychological association) معرفی می شود؛ میتوان گفت یکی از علل تنوع و تفاوت در گرایشهای روز افزون این رشته، تفاوت و تنوع رفتارهای انسانی است به طوری که روانشناسی امروزه با همه ی جنبه های زندگی انسانی ارتباط دارد و به هر اندازه که جامعه پیچیدهتر و پیشرفتهتر شود، نقش پررنگ تری در حل مسائل آدمی به خود میگیرد؛ مانند روانشناسی مهندسی، قانونی ، مدرسه ، اجتماعی ، روانشناسی کسب و کار و… .
از طرفی ارتباط و تاثیر روانشناسی با موضوعات مختلفی مانند جامعه شناسی، زیست شناسی، فلسفه، انسان شناسی و … باعث شکل گیری حوزه های کاربردی جدید بیشتری در این رشته میشود. در حال حاضر حوزهها و گرایشهایی که تکامل بیشتری داشتهاند در دانشگاهها و مراکز آموزشی تدریس میشوند. از معروف ترین گرایشهای رشته ی روانشناسی میتوان به روانشناسی بالینی، روانشناسی عمومی، روانشناسی رشد، روانشناسی صنعتی-سازمانی، روانشناسی اجتماعی، روانشناسی مدرسه، روانشناسی قانونی(جنایی)، روانشناسی کودکان استثنائی، روانسنجی اشاره نمود.
در خارج از کشور
به طور کلی مقاطع تحصیلی در رشته ی روانشناسی در اکثر کشورهای دنیا به صورت ابتدا یک دوره دو ساله (با نام کالج) برای آشنایی با این رشته است که میتوان آن را سنگ محکی برای فرد در نظر گرفت تا بررسی کند این رشته مناسب روحیات و تواناییهای وی میباشد و پس از گذراندن این دوره شخص تصمیم میگیرد وارد فضای تحصیلی آکادمیک در این رشته شود یا خیر. (در ایران این طور نیست!) در برخی از کشورهای دیگر این افراد با اخذ مدرک و گذراندن ساعت مشخص در این دوره ها میتوانند در مراکز توانبخشی و موسسات روانشناسی مشغول به کار شوند و در صورتی که فرد تصمیم به ادامه تحصیل در این رشته بگیرد، بعد گذراندن یک دورهی چهارساله موفق به اخذ مدرک کارشناسی میشود که به نسبت دوره ی قبلی، موقعیت های شغلی بیشتری برای دارندگان این مدرک وجود دارد اما نکته ی قابل توجه این است که درصد معدودی از فارغالتحصیلان در مقطع کارشناسی در همین حوزه فعالیت میکنند و جمعیت قابل توجه ی از آنان جذب مشاغلی میشوند که روانشناسی در آنها کاربرد دارد مانند تبلیغات، فروش، مارکتینگ، تدریس، نگه داری از کودکان و…. . در صورت علاقه به ادامه تحصیل و فعالیت حرفهای در این رشته، افراد یک دورهی دو تا سه ساله که معادل کارشناسی ارشد را سپری میکنند که طبیعتا موقعیتهای شغلی مناسب تری با محدوده رقابتی بیشتری را در بر میگیرد مانند کار در سرویس های سلامت روانی، آژانسهای دولتی، موسسات قضائی، مدیریت منابع انسانی، سرویس حفاظت از کودکان، تدریس در دانشگاه و …. . پس از اتمام این مقطع تحصیلی به فراخور علاقه و برنامه ی آینده دانشجویان برای خود مسیرهای متفاوتای برای ادامه تحصیل در مقطع دکتری( به مدت پنج تا هفت سال) A Ph.D. in psychology, or doctor of philosophy in psychologyپیش روی آنها وجود دارد. اگر بخواهند فعالیت های خود را در زمینههای تدریس، تحقیقات و پژوهش ادامه دهند، در یکی از گرایشهای روانشناسی عمومی (اجتماعی)، رشد، صنعتی سازمانی یا به طور کلی روانشناسی تجربی ادامه تحصیل میدهند. اما اگر علاقه ی آنها به کار در فضای درمانی و کلینکی باشد یا بخواهند در آینده کلینکهای درمانی و مشاورهای خود را احداث کنند؛ بهتر است در یکی از گرایشهای روانشناسی بالینی یا مشاوره مشغول به ادامه تحصیل شوند.
لازم به ذکر است یک برنامه ی آموزشی جایگزین دیگر در مقطع دکتری Psy.D., or doctor of psychologyوجود دارد؛ که تمرکز آن بیشتر روی آموزشهای حرفهای در گرایشهای روانشناسی بالینی و مشاوره میباشد به طوری که کسانی که این دوره را میگذرانند پس از قبولی در آزمون و دریافت گواهی معتبر آن، میتوانند به تشخیص و درمان اختلالات روانی، ساخت آزمون های روانی و …. مشغول شوند. فارغ التحصیل شدن از این برنامه ی آموزشی بین چهار تا هفت سال زمان میبرد که در این دوره دانشجویان در زمینه هایی مانند ارزیابی روانی، تشخیص اختلالات و درمان آنها آموزش میبینند. مانند تمامی دوره های دکتری که دانشجویان زیر نظر یک استاد (سوپروایزر) دوره ی تحصیل خود را میگذرانند، این دوره هم همینطور است. اگرچه بسیاری از دانشجویان در طول این دوره با انجام کارهای پاره وقت در کلینیک های روانشناسی تجربیات خود را افزایش می دهند، اما دانشجویان این دوره ی آموزشی باید حداقل یک سال پایانی دوره ی خود را به صورت تمام وقت به عنوان کارآموز زیر نظر یک روانشناس یا کلینیک روانشناسی مشغول به کار و کسب تجربه شوند.