رابطه خود را پایدار نگاه داریم
گاهى اوقات فقط یک مکث
یک لحظه سکوت
یک لحظه فکر کردن
مى تواند یک رابطه را نجات دهد و شما را با شریکتان هم قدم کند.
همیشه قبل از انجام یک رفتار (از رفتار ظاهرى گرفته تا بیان حرف) اول فکر کنید بعد آن فکر را تصور کنید (تصور کنید بعد از بیان یک جمله طرف مقابلتان چه عکس العملى نشان مى دهد) واگر فرضیه ى گفتن آن حرف در ذهنتان تایید شد اقدام به بیان آن کنید.
مطمئن باشید پس از انجام این مراحل ضریب خطاى قهر و ناراحتى و رنجش طرف مقابل از شما به پایین ترین حد ممکن مى رسد، “مگر در موارد استثناء”.
اما اگر این فرضیه در ذهنتان رد شد، یعنى پس از تصور بیان آن جمله عواقب آن به مراتب بدتر از بیان نکردنش باشد، حتى اگر در شرایط بحرانى قرار گرفتید باید از بیان آن جمله جلوگیرى کنید…!
شرایط بحرانى دیگر چیست؟!
شرایط بحرانى درست آن لحظه هایى ست که در رابطه، شما در حالت شدید خشم قرار گرفتید، در این لحظه خشم شما فقط یک حس است که این حس مى تواند یا فرونشانده شود یا تبدیل به پرخاشگرى شود.
اگر فرضیه بیان جمله براى شما رد شد، اگر تصمیم دارید منطقى عمل کنید حرف خود را بیان نکنید و خشم خود را فروبنشانید.
خیلى ساده با تکنیک تنفس 8-4
یعنى حداقل 10 نفس عمیق بکشید که دم شما 4 ثانیه و بازدم 8 ثانیه طول بکشد
با این تکنیک خشم شما قبل از رسیدن به مرحله پرخاشگرى (که یک رفتار است) فرونشانده مى شود و در مواقعى از بسیارى از فجایع جلوگیرى مى شود.
فجایع چیه دیگه؟ بذار خشمم را خالى کنم!
فجایعى که بصورت یک طیف از بسیار کم تا بسیار زیاد ادامه دارد
از اعصاب خوردى و قهرهاى چند ساعته تا چند روزه که در ادامه ش ادامه پیدا کردن خشم و ظاهر شدن اضطراب و در نهایت رخوتى شبیه به علایم افسردگى ست گرفته، تا فریاد و دعوا و درگیرى و حتى جنون آنى…!(که اکثراً در قتل هاى غیرعمد مى بینیم!)
به غیر از خشم، شرایط بحرانى شامل طیف وسیعى از موقعیت هایى ست که ما خودمان هم خبر نداریم آن ها شرایط بحرانى رابطه هستند.
مثل شب ها(تقریباً پس از 12 نیمه شب)، که انسان ها به طور کلى مغزشان از حالت منطقى بودن به بى منطقى (یا احساساتى بودن) در مى آید.
و به طور خلاصه، شرایط بحرانى، به شرایط مختلفى گفته مى شود اعم از: بیان حرف در موقعیتى که تصور مى کنیم باعث سربلندى ما در یک جمع مى شود، درحالیکه همه جوانب را نسنجیدیم.
زمان هایى که فکر مى کنیم داناى کل رابطه هستیم..!
شرایطى که طرف مقابل را از خودمان پایین تر مى بینیم.
و حتى گاه با شخصیت منفعل ضربه هایى به خود و رابطه مان وارد مى کنیم که جبران آن ها دشوار است، مانند: سکوت کردن در زمانی که لازم نیست.
سر خم کردن. معذرت خواهى کردن پس از هر جمله حتى اگر نیازى نباشد، و…
زمانى مى توانیم هوشمندانه یک رابطه موثر داشته باشیم که پیش از بیان یک جمله اول جوانب را بسنجیم، ( محیط، هنجارهاى اجتماعى، موقعیت و جایگاه و شخصیت طرف مقابل، نوع ارتباط، مکان و …) سپس به حرفى که مى خواهیم بزنیم فکر کنیم، سپس شرایط را پس از بیان حرف تصور کنیم و اگر همه چیز مرتب بود حرف را بیان کنیم.
این مراحل بنا بر پیچیدگى مغز انسان ها کمتر از 10-15 ثانیه طول مى کشد
مثال بالا مثال بسیار ساده اى از عدم رعایت این نکات ریز بود.
اگر ذهن خودمان را به این مراحل عادت دهیم هیچ گاه جلوتر یا عقب تر حرکت نخواهیم کرد و همیشه هوشمندانه و بدون روان رنجورى و استرس زندگى خواهیم کرد.