هوش(روانشناسی)
تعریف هوش
به مجموعهای از استعدادها که تمرکز، درک، یادگیری، حافظه، دقت، پردازش و استدلال در آنها وجود دارد هوش میگویند.
انواع هوش در روانشناسی
تست هوش روانشناسان با توجه به کارکردی که از هوش انتظار دارند، انواع هوش را بررسی کردهاند. نظریات متفاوتی درباره انواع هوش مطرح شده است که از بین آنها نظریه هوش چندگانه گاردنر و نظریه هوش سهگانه دانا زوهار و یان مارشال مقبولیت بیشتری دارند؛ که در ادامه به بررسی آنها میپردازیم.
در این نظریه، انواع هوش با هوش جسمانی که به معنی توانایی کنترل بدن و استفاده از اشیا است، شروع میشوند و با توجه به سیستمهای عصبی مغز مشخص میشوند. صاحبان این نظریه معتقدند هوشهای متفاوت انسان زیرمجموعهای از سه هوشی که در ادامه به آنها میپردازیم، هستند.
-
هوش عقلانی (IQ) :
این هوش مرتبط با مهارتهای منطقی و زبانشناسی است؛ که هماکنون بیشتر از سایر هوشها به عنوان ملاک موفقیت آموزشی شناخته میشود. این هوش برای حل مسائل ریاضی و منطقی است.
-
هوش هیجانی (EQ) :
هوش عاطفی یا هیجانی باعث شناخت احساسات و بروز آنها به صورت مطلوب میشود. همچنین از این هوش، برای مدیریت عواطف خود و دیگران استفاده میکنند که در موفقیتهای شخصی و حرفهای تاثیر بهسزایی دارد.
-
هوش معنوی (SQ) :
هوش معنوی درک و توجه به جهان هستی و پاسخ دادن به سوالاتی درباره معنای زندگی و ارتباط انسان و جهان هستی است. همچنین هنگامی که انسان با کارهای معنوی تلفیق پیدا کند، از هوش معنوی خود استفاده کرده است.
هوش معنوی بر کارکرد هوش عقلانی و هوش هیجانی اثرگذار است. در حقیقت هوش عقلانی دروازه ورود به کسب موفقیت در کار مورد علاقه است؛ اما چیزی که باعث میشود افراد در شغل خود بهترین باشند هوش عاطفی است. از طرفی هوش معنوی نیز میتواند در ارتقا هوش عاطفی موثر باشد. این دو نوع هوش تاثیر مستقیمی بر یکدیگر دارند و رشد و توسعه هر کدام، باعث پرورش دیگری میشود.
همچنین بخوانید: «جایگاه هوش هیجانی (هوش عاطفی)+موفقیت در زندگی»
انواع هوش از نظر گاردنر
در سال 1983 در حالی که دانشمندان هوش را به مهارتهای فردی نسبت میدادند، گاردنر به بررسی انواع هوش پرداخت و آنها را در 9 بخش تقسیم کرد:
-
هوش ریاضی:
توانایی محاسبه، انجام عملیات ریاضی و انجام فرضیات مرتبط است. ما بهوسیلهی مفاهیم انتزاعی و فکر نمادین، روابط ریاضی را درک میکنیم. افرادی که در هوش ریاضی مهارت بالایی دارند معمولا به الگوها، دستهبندیهای مختلف و روابط موضوعات با یکدیگر علاقهمند هستند. این افراد دوست دارند خود را درگیر مسائل محاسباتی و بازیهای استراتژیک کنند.
-
هوش موسیقیایی:
توانایی افراد در تشخیص دادن ریتم و تن صدا است. بین احساس انسان و موسیقی ارتباط عمیقی وجود دارد. هوش موسیقیایی نقاط مشترکی با هوش ریاضی دارد. بیشتر افرادی که هوش موسیقیایی دارند معمولا در حال زمزمه کردن یک آهنگ یا ضرب گرفتن هستند و نسبت به افراد دیگر حساسیت بیشتری نسبت به صداهای محیط دارند.
-
هوش طبیعتگرایی:
هوش طبیعتگرا در آن قسمت از مغز جای دارد که مسئولیت درک و شناخت الگوریتمها، نمونهها، نقشهها، شناخت مغایرت پدیدهها، گروهبندی آنان و برقراری رابطه میان اجزای طبیعت را برعهده دارد. همچنین این دسته از افراد علاقه زیادی به طبیعت، حیوانات و گیاهان دارند. برخی از افراد معتقدند امروزه از هوش طبیعتگرایی افراد استفاده مفیدی نمیشود و از این هوش برای درک تفاوت مدلهای مختلف اتومبیلها، نوع آرایش و… استفاده میشود.
-
هوش معنوی:
به مسائلی مانند علت وجود انسان، معنای هستی و ایندسته از سوالات میپردازند. برای این گروه از افراد مسئلههایی مانند وجود انسان، معنای هستی، علت تولد و مرگ آنها چالشبرانگیز است.
-
هوش میانفردی:
به توانایی درک و تعامل با دیگر افراد مربوط میشود. این هوش مربوط به ارتباطات کلامی، غیرکلامی و جلب توجه دیگران است. معلمان، هنرپیشهها و مددکاران در صورتی موفق خواهند بود که از این هوش خود استفاده کنند. معمولا جوانان و نوجوانانی که هوش میانفردی بالایی دارند، میخواهند رهبری افراد همسن خود را برعهده بگیرند، به خوبی با آنها ارتباط برقرار کنند و احساسات و انگیزه آنها را درک کنند.
-
هوش بدنی:
هوش برخورداری از مهارتهای فردی است و لازمه آن، ارتباط ذهن و بدن است. این افراد از انجام کارهای فیزیکی لذت میبرند، حرکات بدن خود را به خوبی کنترل میکنند و با مهارت اشیا را جابهجا میکنند. افرادی مانند ورزشکاران، جراحان و صنعتگران از این هوش بهرهمند هستند.
-
هوش کلامی:
توانایی توضیح، بیان احساسات و مفهوم کلمات است. شاعران، رماننویسان و سخنرانهای عمومی هوش کلامی بالاتری نسبت به بقیه دارند. این نوع هوش به افراد کمک میکند تا مفهوم کلمات و جملات را درک کنند و منظور خود را به خوبی به مخاطبان خود برسانند. جوانان و نوجوانانی که هوش کلامی بالایی دارند معمولا به نویسندگی علاقه دارند و از کارهایی مانند مطالعه کتاب و حل جدول لذت میبرند.
-
هوش درونفردی:
توانایی شناخت فرد از خودش، احساساتش و خواستههایش است. اگر این هوش را داشته باشید بهراحتی میتوانید برای آینده خود برنامهریزی کنید. روانشناسان و رهبران هوش درونفردی بالایی دارند. هوش درونفردی فقط به ارتباط فرد با خودش محدود نمیشود؛ بلکه شامل ارتباط آنها با افراد دیگر نیز میشود. جوانان و نوجوانانی که هوش درونفردی بالایی دارند ممکن است خجالتی به نظر برسند؛ اما آنها به احساسات خود کاملا مسلط هستند و انگیزه درونی بالایی برای رسیدن به اهداف خود دارند.