کودکان استثنایی کم توان ذهنی

 کودکان استثنایی کم توان ذهنی

نظریه و تحقیق در حوز? کودکان استثنایی «Exceptional Children» در حال حاضر دستخوش تغییرات سریعی است. این تغییر به پشتیبانی مجموعه ای منسجم از شواهد صورت گرفته است که از دیدگاه چند بعدی راجع به کودکان استثنایی و این عقید? در حال رشد مبنی برای اینکه خیلی از مدل های پیشین در دستیابی به پیچیدگی های مرتبط با چنین دیدگاهی ناتوان بوده اند، حمایت می کنند.

اکثر سردرگمی های زبان های گذشته و حال در فهم وضعیت کودکان استثنایی ظاهراً با عوامل زیر ارتباط دارد :

با کاربرد دیدگاه های ناکارآمد، ناقص یا معتبر در توصیف و طبقه بندی مشکلات کودکان، ناتوانی در تشخیص نقش مهم عوامل بافتی، عدم توجه به اهمیت دیدگاه های گوناگون و لزوم کسب اطلاعات از منابع مختلف، گرایش به در نظر گرفتن وضعیت کودکان استثنایی به عنوان وضعیت ایستا و ثابت نه فرآیندی پویا و پیش رونده و جستجو برای یافتن شمار اندکی از عوامل تعیین کننده وضعیت عامل منفرد.

با این حال، اگر قرار است به فهم وضعیت کودکان استثنایی نائل شویم و اگر قرار است مداخله هایی کارآمد صورت پذیرد، لازم است که نظریه ها و راهبردهای پژوهشی ما نسبت به پیچیدگی های کودکان استثنایی که در دیدگاه چند بعدی به آنها اشاره می شود، توجه و حساسیت بیشتری نشان دهند.

کم توان ذهنی

تعریف کودکان استثنایی

مقوله و ملاک های مورد استفاده برای توصیف کودکان استثنایی در طول زمان و بر حسب مرزبندی حرفه ای و منطقه ای دستخوش تغییر بوده است. در نتیجه، تعاریف متعددی دربار? استثنایی بودن در دست است که توافق همگانی آنها وجود ندارد. لزوم تعیین ملاک هایی برای برنامه های آموزش ویژه در ده? 1950 سبب شد تا تلاش هایی موازی برای دستیابی به یک تعریف رضایت بخش صورت پذیرد. در تلاش برای تعریف استثنایی بودن، اولیه عمدتاً بر ویژگی فردی کودکان (مثلاً زبان، شناخت و عملکرد تحصیلی) متمرکز می شدند. هر چند، مطالعات جدیدتر اهمیت ویژگی های فردی و نیازهای مرتبط با ویژگی های خاص بافت آموزشی و اجتماعی را مورد تأکید قرار داده اند.

همچنین، اکثر تعاریف استثنایی بودن عمدتاً بر مشکلات تحصیلی کودکان متمرکز بوده است. برای نمونه، مین (1988) اظهار می دارد که اصطلاح استثنایی به دامنه وسیعی از کودکان اشاره دارد که دارای معلولیت ها و توانایی های ویژه ای هستند که مستلزم آموزش های خاص و یا ویژه اند، از جمله کودکان با هوش و سرآمد و یا پراستعداد.

با این حال، اخیراً، استثنایی بودن به کودکانی اطلاق می شود که با کودکان عادی فرق دارند. در حال حاضر، اصطلاح استثنایی به کودکان دارای مشکلات رفتاری، اجتماعی و هیجانی، اختلال های یادگیری، نارسایی های حسی، مشکلات رفتاری و ارتباطی، اختلال های عصب شناختی، معلولیت های جسمی، عقب ماندگی ذهنی، مشکلات سلامتی مزمن و کودکانی که به نوعی نابغه یا پراستتعداد هستند، اطلاق می شوند.

اگر چه توصیف، توصیف مذکور، کودکان دارای مشکلات رفتاری اجتماعی و هیجانی را مورد تأکید قرار می دهد، اما سایر اشکال کودکان استثنایی را نیز در بر می گیرد.

اگرچه راه های بسیاری برای تعریف استثنایی بودن وجود دارد، اما متداول ترین موضوع همان اشکال یا ناتوانی در سازگاری است.

مفهوم سازی کودکان استثنایی

برداشت از کودکان استثنایی با تأکید بر آسیب شناسی روانی و اختلال روانی و نظریه پردازی و پژوهش های مرتبط با مشکلات هیجانی و رفتاری کودکان و نوجوانان مسلط بوده است. این برداشت ها و مفاهیم ریشه و مطالع? کودکانی دارد که مشکلات جدی نشان می دهند، اغلب تشخیص هایی نظیر اختلال بیش فعالی، نقص توجه، اختلال اظطراب یا اختلال افسردگی را دریافت می کنند . به مراکز بهداشت روانی ارجاع داده می شوند.

اگر چه بخش بزرگی از تلاش ها در پی ایجاد نظام هایی رسمی برای توصیف و طبقه بندی آسیب های روانی در کودکان بوده اند، اما این کوشش ها عموماً مشکلات روانی اجتماعی و هیجانی مرتبط با اشکال رایج اختلال رفتاری، مشکلات هیجانی و یادگیری را پوشش نمی دهند.

روشن است که اکثر کودکانی که این مشکلات بسیار متداول را نشان می دهند به ندرت مورد مطالعه قرار می گیرند و خیلی کم برای درمان مشکلاتشان خدمات درمانی مناسب دریافت می کنند.

تعیین مرز ها بین خیلی از مشکلات متداول دوران کودکی (مثلاً سرکشی و نافرمانی) و مشکلاتی که برچسب اختلال به آن ها زده می شود (نظیر اختلال نافرمانی مقابله ای) چندان آسان نیست. بنابراین، برداشت هایی از استثنایی بودن که نسبت به رفتار بهنجار، مشکلات رفتاری رایج، تغییرات تحولی و مراحل گذار تحولی حساسیت دارند باید مسیر نظریه پردازی و پژوهش در مورد استثنایی بودن را هدایت کنند.

برای مثال، مک درموت و ویس (1995) نوعی از ریخت شناسی برای شیوه های رفتاری در دامنه ای از کارکرد عادی تا مشکلات بالینی در کودکان ارائه کرده اند. این محققان به این نتیجه رسیده اند که تشخیص و شناسایی 12 شیوه رفتاری مناسب یا کارآمد و 10 سبک خطر آفرین یا ناسازگارانه از این عقیده حمایت می کند که سازگاری و ناسازگاری در یک پیوستیار چند بعدی قرار دارند.

کم توان ذهنی

کم توان ذهنی

کودکان کم توان ذهنی در مقایسه با کودکان عادی از هوش کمتری برخوردارند. این پدیده، از قبل از رنسانس ذهن صاحب نظران را به خود مشغول نموده است تا این که با گذشت زمان توجه علمی اهل فن و متخصصان را به خود جلب کرد.

از اواخر قرن هجدهم و آغاز قرن نوزدهم تلاش های اولیه در جهت آموزش افراد معلول ذهنی صورت گرفت. همین امر به مرور موجب تغییر نگرش و بالطبع تغییر در تعریف کم توان ذهنی ذهنی گردید. بیشتر تغییرات در نگرش به عقب ماندگی ذهنی به علت تغییرات در معنای آن حاصل شده است.

تعریف عقب مانده ذهنی طی سال ها بارها کارشناسان حرفه ای بررسی و تنظیم شده است. نخستین تعریفی که بعد از (تعریف هبر در سال 1959) پذیرش عام تری بین کارشناسان یافت، توسط انجمن آمریکایی عقب ماندگی ذهنی ارائه شده است.

بنابراین تعریف، عقب ماندگی ذهنی عبارت است از «نقص کنش عمومی هوش با دو انحراف معیار زیر میانگین که با اختلال در رفتار سازشی توأم بوده و در طی مراحل تحول ظاهر می شود» (گروسمن، 1983، ص 11).

طبق آخرین تعریف، کم توان ذهنی عبارت است از : «محدودیت های اساسی در کنش عمومی هوشی به صورت دو انحراف معیار (یا بیشتر) پایین تر از میانگین، توأم با اختلال در دو یا بیش از دو مهارت شازشی کاربردی (شامل : ارتباطات، مراقبت از خود، زندگی خانوادگی، مهارت های اجتماعی و میان فردی، بهره برداری از منابع اجتماعی، خود گردانی، مهارت های کنشی تحصیلی، کار، اوقات فراغت، تفریح، بهداشت و ایمنی) که تا قبل از 18 سالگی به وقع بپیوندد» (لوکاسون و همکاران، 1992).

مقاله کودکان استثنایی کم توان ذهنی را قرار است در این پست از سایت DownloadArticle.ir در اختیار شما عزیزان قرار دهیم. مطالب مهمی که در این مقاله آمده است به صورت زیر می باشد :

  1. در ابتدای این مقاله کودکان استثنایی تعریف شده است و سپس تاریخچه آن بیان شده است.
  2. در ادامه ویژگی های کودکان کم توان ذهنی توضیح داده شده است.
  3. سپس مقایسه ای بین کودکان کودکان نرمال و کودکان عقب مانده ذهنی انجام شده است.
  4. همچنین شما با طبقه بندی کودکان کم توان ذهنی آشنا می شوید.
  5. یکی دیگر از موضوعاتی که در این مقاله دیده می شود موضوع عوامل فرهنگی و تربیتی کودکان عقب مانده ذهنی می باشد.
  6. و در آخر به راهنمایی پیرامون گسترش برنامه ها و خدمات کودکان استثنایی پرداخته شده است.