روان شناسی اضطراب

اضطراب «Anxiety» که البته به عنوان اختلال وحشت و ترس شناخته می شود یکی از اختلالات روانی است که بیشتر اطرافیان ما دچار این بیماری هستند ولی خود آن ها یا ما از آن اطلاعی نداریم و یا قبول نداریم که دچار اضطراب هستیم. وقتی برای اولین بار یک قرار کاری مهم دارید یک جور دلهره در بدن به وجود می آید که شاید کلاً مسئاله کار که در این قرار است مطرح شود، با مشکل روبرو شود. خیلی ها فکر می کنند که اضطراب رابطه ای با آنها ندارد در صورتی که وقتی به طریقه زندگی کردن آنها دقت می کنید، متوجه می شوید که آن ها هم دچار اضطرابی شده اند، مثلاً افراد چاق و دارای وزن زیاد با خوردن قرص های لاغری، کاری می کنند که کم کم وحشت به سراغشان بیاید.

اضطراب و راه های پیشگیری از آن

مقام بلند پایه با لباسی سنگین و آراسته پشت میز کنفرانس مدیران شرکت، بیقرار نشسته است. بحث داغی در جریان است، اما به دلیلی انگار او سخن سایر مدیران را نمی فهمد.

دانشجوی کالج در جلسه امتحان برگ? سؤالاتی را که چند لحظه قبل گرفته با عصبانیت زیرورو می کند :

«ابداً سر در نمی آورم. به چه زبانی نوشته شده؟ من که مطالعه کردم، خواندم خوب هم خواندم، اما حالا حتی به یک سؤال هم نمی توانم جواب بدهم. انگار دارم از هوش می روم. قلبم چه تند می زند، چه کار کنم؟»

مادر جوانی در صف صندوق فروشگاه ایستاده است.

«شش نفر قبل از من هستند و این بچه هم دست از گریه بر نمی دارد، نمی توانم تحمل کنم، همه به من زل زده نگاه می کنند، احساس می کنم که دارم از حال می روم.»

با نخستین تجربه حمله اضطراب به احتمال زیاد سراغ پزشک می روید و اغلب جواب می گیرید که جسم شما سالم است. با این حساب به خود می گیی «اشکالی در من نیست. سعی می کنم آرام بمانم، مطمئناً حملات وحشت زدگی دست از سرم بر می دارد : اما به نظر می رسد که هرچه بیشتر تلاش می کنید، سرعت هجوم اضطراب بیشتر می شود.»

بعد در مقام توجیه بر می آیید که «خوب، زندگی همین است باید با ناراحتی هایش کنار آمد. ساکنین کره زمین بیش از حد زیاد شده اند. در شرایط پرفشاری زندگی می کنیم، در جامعه ای هستیم که اگر سرعت به خرج ندهیم باید بمیریم. در این شرایط چه تعجب که من نگران و دلواپس باشم.»

اضطراب

اما این توضیح و توجیه احساس شما را تغییر نمی دهد. اضطراب ادامه می یابد و دیری نمی گذرد که همه بدن شما از معده درد گرفته تا سر و گردن ناراحت می شود. فشار خون بالا می رود و روحیه تان ضعیف می شود. نمی توانید بخوابید، هر روز احساس می کنید که حالتان از روز قبل بدتر شده است.

و سرانجام تصمیم می گیرید با ناراحتی خود کنار بیایید. اغلب داروی آرام بخش، قرص مسکن، یک پاکت سیگار و حتی مواد مخدر دم دست پیدا می شود. شاید هم سر همسر یا فرزندان خود فریاد بکشید، هرچه پیدا می کنید بخورید یا روزی 12 ساعت در رختخواب دراز بکشید تا از شر احساسات بد در امام بمانید.

این امکان وجود دارد که حتی ممکن است به جدی ترین اختلال ناشی از اضطراب دچار شوید که ترس از ترسیدن است. خود را در خانه زندانی می کنید و از آن می ترسید که در صورت ترک منزل گرفتار حمله وحشت دیگر شوید.

عوامل بوجود آمدن اضطراب

70 درصد بیماران فوبیایی را زنان تشکیل می دهند. دوره های اضطرابی زنها قبل از شروع قاعدگی و در اوایل سال های بچه داری که میزان هورمون مربوط به دوران قبل از حاملگی در آنها زیاد است بیشتر می شود. به همین دلیل برخی از پزشکان هورمون زنانه را با اختلال وحشت در ارتباط می دانند. گروه دیگر از پزشکان معتقدند که میزان آدرنالین در خون بیماران اگورافوبیایی، اعم از زن یا مرد به اندازه غیر طبیعی زیاد است. به اعتقاد این پزشکان، بیمارانی با این خصوصیات یا بد کار سیستم مغز روبرو هستند. طرز تلقی این پزشکان به گونه ای است که انگار ترموستاتی که باید مانع تولید بیش از حد آدرنالین شود تنظیم شده نیست و در نتیجه بیمار در معرض حمله وحشت قرار می گیرد.

بسیاری از متخصصین اعتراف می کنند که در تشخیص اینکه آیا بیماران با اختلال وحشت روبرو هستند یا علت ناراحتی آنها نارسایی دریچه میترال قلب و یا کم شدن قند خون است با دشواری روبرو هستند. نشانه های کم شدن قند خون، ناآرامی، اضطراب شدید، لرزش اندام، تپش قلب، عرق کردن، احساس ضعف و بیقراری شبیه نشانه هایی است که در حمله وحشت و اضطراب شدید مشاهده می شوند. به همین شکل فروافتادگی دریچه میترال قلب منجر به احساس گیجی، تپش، تنگی نفس، خستگی و وحشت می شود.

اشخاصی که با شرایط جسمانی اضطراب روبرو هستند و هم زمان از بی تعادلی شیمیایی رنج می برند، اگر مهارت های لازم برای کنار آمدن با آنرا فرا نگیرند، به احتمال زیاد اضطراب را تجربه می کنند.

وقتی نگران می شوید، منفی فکر می کنید و یا در برخورد با استرس طرز تلقی تصویر زنده ای از موقعیت ترسناک را در ذهن خود به نمایش می گذارید. جسم شما برانگیخته می شود، انگار موقعیتی که شما تصور می کنید در حال اتفاق است. تحت تاثیر شرایط آدرنالین وارد خون شده، نشانه های اضطراب را در جسم به شما به نمایش می گذارد. بنابراین اگر بتوانید نگرانی را برطرف کنید، اگر بتوانید تفکر منفی و طرز تلقی های نادرست در قبال استرس را کنار بگذارید، می توانید بر اضطرابی که به حمله وحشت می انجامد غلبه کنید.

اگر استرس شدید داشته باشید و را کنار آمدن با آنرا ندارید، بدن شما برانگیخته می شود زیرا از ناحیه محرک تولید کننده اضطراب در معرض بمباران دائم قرار می گیرد. بدن انسان برای حمایت از خود واکنش نشان می دهد. وقتی با خطری روبرو می شوید، برای برخورد و کنار آمدن آن یا به خطر حمله می کنید و آنرا پس می زنید و یا راه گریز در پیش می گیرید و از روبرو شدن با آن خودداری می کنید.