همهگیرشناسی خودکشی

خودکشی

هدف از پژوهش حاضر بررسی فراتحلیلی رابطه متغیرهای جنسیت و وضعیت تاهل با اقدام به خودکشی بود. روش پژوهش در این طرح از نوع فراتحلیلی بود. پس از بررسی 93 مورد پژوهش انجام شده درباره خودکشی، که در سایت های اینترنتی پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی و پایگاه مجلات تخصصی نورمگس وجود داشت، 22 مقاله در مجموع با 30203 آزمودنی از بین مقالاتی که با توجه به متغیرهای تحقیق و صحیح بودن مراحل مختلف اجرای تحقیق مورد تایید بودند، به صورت تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل یافته ها از آزمون خی دو استفاده شد. نتایج فرا تحلیل نشان داد که رابطه هر دو متغیر جنسیت و وضعیت تاهل با اقدام به خودکشی در سطح  P<0.01معنی دار بود. در پژوهش حاضر مشخص گردید که فراوانی خودکشی در زنان بیشتر از مردان و در افراد مجرد بیشتر از افراد متاهل است به عبارت دیگر گروه دختران مجرد بالاترین فراوانی خودکشی را دارا هستند.

بر پایه تخمین‌ها سالیانه نزدیک به 1 میلیون تن در سراسر جهان خودکشی می‌کنند. گفته می‌شود تا 2020 این رقم به 1?5 بالغ خواهد شد. در سراسر جهان، خودکشی سوین سبب مرگ در میان افراد 15 تا 44 سال است. اقدام به خودکشی، 20 برابر خودکشی‌های موفق است.

 

همه‌گیری خودکشی در یک جامعه بسته به کاراهای گوناگونی است. اختلال افسردگی اساسی یکی از مهم‌ترین این کاراهاست. سوء مصرف مواد، بیماری حاد و ضعف شدید نیز از دیگر عوامل هستند. کشورهای اروپای شرقی و آسیای شرقی بالاترین نرخ خودکشی را در جهان دارا هستند و کشورهای آمریکای لاتین نیز پایین‌ترین نرخ را. تاثیر جنسیت بر خودکشی بسیار زیاد است. زنان در سراسر جهان بیش‌ترین «اقدام به خودکشی» را دارند در حالی که مردان بیش‌ترین نرخ «خودکشی موفق» را دارا هستند.

نمای کل

در بیش‌تر کشورها نرخ خودکشی بالاتر از نرخ قتل است.

در گزارش سازمان بهداشت جهانی (WHO) به سال 2006 آمده که سالیانه نزدیک به 1 میلیون تن در جهان خودکشی می‌کنند که این رقم بیش از قتل و تلفانت جنگ است.نمودارها حاکی از آن هستند که در هر 40 ثانیه یک تن در جهان خودکشی می‌کند.

 

طبق گزارش مؤسسه ملی سلامت روان همه‌گیری خودکشی به‌ویژه در میان جوانان موضوعی مهم است. نوجوانان ممکن است با مشاهده خودکشی کاراکتری در ادبیات و فیلم یا حتی خودکشی فردی در دنیای واقعی، مثلاً خودکشی یک فرد مشهور، تحریک به انجام آن شوند.

کاراهای مردم‌نگاری

در ایالات متحده آمریکا، مردان چهار برابر زنان بر اثر خودکشی موفق می‌میرند. این در حالی است که زنان بیش از مردان اقدام به خودکشی می‌کنند. نسبت خودکشی مردان به زنان در همه سنین در این کشور گاهی 3:1 و گاهی حتی تا 10:1 هم می‌رسد. این نسبت در دیگر کشورهای غربی نز تا حدی به همین شکل است (3 یا 4 به 1). خودکشی هشتمین عامل مرگ مردان و نوزدهمین عامل مرگ زنان در آمریکا است.نژاد و خودکشی

در سال 2003 و در ایالات متحده، نرخ خودکشی سفیدپوستان و آسیایی‌ها، 2?5 برابر سیاهان و اسپانیایی‌ها بود.در غرب جهان همه ساله شمار خودکشی‌های گزارش شده رو به افزایش است.



نرخ خودکشی مردان سفیدپوست ایالات متحده آمریکا از سال 1988 تا 1992.


نرخ خودکشی زنان سفیدپوست ایالات متحده آمریکا از سال 1988 تا 1992.

 جهت‌گیری جنسی و خودکشی

نرخ خودکشی میان زنان همجنس‌گرا، مردان همجنس‌گرا و دوجنس‌گراها در مقایسه با دگرجنس‌گراها بیش‌تر است.آمار خودکشی براساس جنسیت نشان می‌دهد نرخ خودکشی زنان هم‌جنس‌گرا با زنان دوجنس‌گرا تفاوت زیادی ندارد اما در مقایسه با مردان هم‌گرجنس‌گرا و دوجنس‌گرا بیش‌تر است.

زنان هم‌جنس‌گرا، به میزان 0?8 تا 1?1 برابرو مردان هم‌جنس‌گرا 1?5 تا 2?2 برابر بیش‌تر از دیگران خودکشی می‌کنند.در میان این زنان بیش‌ترین نرخ 4?6و مردان 14?6 است.

یکی از دلایلی که هم‌جنس‌گرایان زن و مرد اقدام به خودکشی می‌کنند این است که آن‌ها، نسبت به هم‌جنس‌گرایانی که خودکشی نکرده‌اند بیشتر مورد مخالفت‌های ضد همجنس‌گرایی قرار می‌گیرند و در نتیجه مهارت کم‌تری در برخورد با تبعیض، به حاشیه رانده شدن و تنهایی دارند.در مطالعه‌ای مشخص شد که هم‌جنس‌گرایان و دوجنس‌چرایان مرد جوان که اقدام به خودکشی نموده‌اند، بیش‌تر نقش‌های جنسیتی زنانه داشته‌اند. این دسته از افراد بیش‌تر مورد آذار و اذیت جنسی و سوء مصرف مواد قرار داشته‌اند و نیز بیش‌تر به سبب رفتار نامناسب دستگیر شده‌اند.

یک مطالعه نیز نشان داد که در میان بزرگ‌سالان نروژی، گرایش جنسی، یک عامل در پیش‌بینی خودکشی به‌شمار می‌آید.در دانمارک نرخ خودکشی مردان هم‌جنس‌گرا 8 برابر مردان دگرجنس‌گراست و تنها 2 برابر نرخ خودکشی مردانی است که هرگز ازدواج نکرده‌اند.

 کاراهای اجتماعی و خودکشی

میزان بالایی از همبستگی ملی و اجتماعی، خطر خودکشی و در نتیجه بحران خودکشی را کاهش می‌دهد. خودکشی در میان بازنشستگان، بیکاران، فقیرها، بیوه‌ها، حاشیه‌نشینان خانواده‌های بی‌بچه یا پدر و مادرانی که همه فرزندانشان خانه را ترک گفته‌اند و دچار نشانگان آشیانه خالی هستند و به‌طور کل آن‌ها که تنها هستند، بالاترین آمار را دارد. همچنین نرخ خودکشی در زمان‌هایی که بحران‌های اقتصادی یا کمینه بی‌ثباتی اقتصادی روی می‌دهد، افزایش می‌یابد. با وجود آنکه فقر یک کارای مستقیم خودکشی نیست، اما خطر آن را افزایش می‌دهد.

پژوهش‌های همه‌گیرشناسی نشانگر آنند که خودکشی با سطح سواد، وضعیت اقتصادی فرد، وضعیت منزل و حتی ارتباط فرد با پلیس و نظام قضایی رابطه مستقیم دارد.به‌طور سنتی باور بر این است که جنگ میزان خودکشی را کاهش می‌دهد. اما مطالعات جدیدتر حاکی از آنند که رابطه جنگ با خودکشی آن طور که قبلاً فرض می‌شد، نیست و بسیار پیچیده‌تر است. 

 بهداشت روان و خودکشی

اختلال افسردگی اساسی خواه تک‌قطبی خواه دوقطبی، یکی از مؤثرترین دلایلی است که فرد را به خودکشی می‌کشاند. سوء مصرف مواد و بیماری‌های لاعلاج نیز از دیگر عوامل هستند.

ممکن است نتوان برای همه خودکشی‌ها علتی یافت.



خودکشی برپایه ماه، هفته و روز در ایالات متحده آمریکا از سال 1999 تا 2004 

خودکشی فصلی

اینکه در راسنه‌ها گفته می‌شود نرخ خودکشی در فصول سرد و زمستانی، به‌طور مثال هنگام کریسمس در نیم‌کره شمالی افزایش می‌یابد، افسانه‌ای بیش نیست. برپایه پژوهش‌های مرکز ملی آمار بهداشت اقدام به خودکشی، برعکس آنچه باور عمومی است، در ماه‌های سرد سال، کاهش و در بهار و اوایل تابستان افزایش می‌یابد.با در نظر گرفتن همبستگی میان فصول سرد با نرخ ابتلا به افسردگی،نظریه‌هایی ارائه شده که این ماه‌ها را بیش‌تر با افسردگی و نه خودکشی صرف مربوط می‌دانند.همچنین باید گفت که خودکشی به دیگر کاراهای فصلی مربوط دانسته شده‌است.

واریانس خودکشی برپایه روز و هفته خیلی بیش از واریانس خودکشی برپایه فصل است.

روندهای خودکشی

برخی روندها ممکن است بر نوع مرگ افراد اثرگذار باشند. در انگلیس جهش خودکشی از 1945 تا 1963 احتمالاً به این سبب بود که کربن مونوکسید به عنوان گازی ناشی از مصارف خانگی گاز زغال سنگ حذف و گاز طبیعی جایگزین آن شد.همچنین در دسترس بودن ابزار خودکشی و روش‌های خودکشی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است.

خودکشی و شاخص توده بدنی



داده‌ها حاکی از آن آست که با افزایش توده بدنی، خطر خودکشی رو به کاهش می‌گذارد.

با افزایش وزن، خطر خودکشی نز کاهش می‌یابد و شاید به همین سبب باشد که نرخ خودکشی افراد چاق کم‌تر از دیگران است. دلیلش مشخص نیست اما گفته می‌شود افزایش وزن بدن سبب افزایش سطوح تریپتوفان، سروتونین و لپتین و در نتیجه کاهش تکانشگری در فرد می‌شود.

اما جالب است که خطر خودکشی در افراد به‌شدت چاق که بدن‌های بسیار بزرگ غیرعادی دارند، افزایش دارد.

روند تاریخی

داده‌های برگرفته از تاریخ نشان می‌دهند که نرخ خودکشی در زمان جنگ همواره بسیار پایین است.

منبع:ویکی پدیا