تاثیر موسیقی بر کاهش اضطراب
موسیقی درمانی در زمان های قدیم
در ایران قبل از اسلام رسم بر این بود که بیمار را در وسط معبد می خواباندند و پارچه سپیدی بر روی او می کشیدند، سپس مزمار خوانان (آواز خوانان مذهبی) دایره وار دور او می چرخیدند تا از برکت اثر مزامیر بهبود یابد.
در بین قبایل آفریقایی، شمن ها، هم طبیب و هم موسیقی دان قبیله محسوب می شدند. در فرهنگ مصر و چین و هند و ایران باستان آیین معابد با مراسم موسیقی همراه بود. در یونان قدیم درمان با موسیقی را شیوه ای از درمان بیماری ها می دانستند، و در حقیقت رب النوع موسیقی و رب النوع طب یکی بوده است.
در دوره پادشاهان ساسانی که ایرانی نژاد بودند علوم و هنرهای اصیل ایرانی رونقی فراوان یافت به طوری که در زمان اردشیر که مردم را به طبقات مختلف تقسیم کرده بودند، موسیقی دانان، طبقه خاصی را تشکیل می دادند که از مقام و منزلت ارجمندی برخوردار بودند.
در ایران دوره اسلامی به دنبال اعتقاد و رسومی که برای درمان بیماران به وسیله موسیقی معمول بود، شیوه موسیقی درمانی و استفاده از موسیقی در حالات مختلف روانی و جسمی به تدریج رواج یافت تا آنجا که نقش موسیقی چه در حالت عادی و چه در حالات بیماری توسط حکمای سرشناس ایرانی قرون سوم تا ششم چون فارابی، بوعلی، جرجانی، و عرفای قرن هفتم و هشتم مثل مولانا و حافظ مطرح شد و دانش موسیقی، هنر موسیقی و استفاده درمانی از موسیقی در ادبیات ما راه یافت.
متأسفانه روند شکوفایی موسیقی از قرن دهم به بعد رو به افول گذاشت و از آن موسیقی غنی چه در جنبه های علمی و چه در جنبه های هنری چیزی جز قوالی و دلقک بازی و خرافات قبیله ای باقی نماند. اگر در گوشه کناری هنرمندی پا می گرفت یا نغمه ای بر می خواست در خفا و در پشت پرده هایی از قشری گری بود.
ارتباط موسیقی درمانی با اضطراب
در ذیل منتخبی از نظرات مربوط به تأثیر مفید موسیقی در کاهش اضطراب به طور اخص که بر چندین متن پزشکی روانپزشکی مبتنی است، به منظور روشن کردن این پدیده خواهد آمد.
در واپسین دهه های قرون وسطی «مارسیلیو فیچینو» متأله، فیلسوف و پزشک که از هوادارن بنام و مورد احترام موسیقی درمانی در معالجه اختلالات و اضطراب بود، در کتابش به نام «کتاب زندگی، جلد سوم» که در آن در میان سایر موارد «بیماری علما و مدرسین» را توصیف می کند، به بحث مبسوطی در بابت تأثیر گوش دادن به موسیقی بر حالت مالیخولیایی ذهن بر خوردیم.
به عقیده فیچینو، موسیقی از ارتعاش هوا تولید می شود که به همین علت دارای قابلیت اعمال یک اثر تعالی بخش و پالایش کننده بر روح انسان است. موسیقی به غیر از تأثیر بر جنبه های ذهنی دارای یک اثر محرک بر جنبه جسمانی بوده و بدین سان قادر به در اختیار گرفتن تمامی وجود انسان است.
در ارتباط با این امر فیچینو همچنین از این دیدگاه قابل توجه که حین درمان بیمار مالیخولیایی می بایست خود وی نیز به نواختن موسیقی و در صورت امکان ساختن آن بپردازد، حمایت می کرد. بدین ترتیب، موسیقی به عنوان یک مداوای برونی و درونی معطوف به کاهش اصطراب ارائه می شد.
نظر پزشکان قدیمی در مورد رابطه موسیقی و کاهش اضطراب
پزشک آلمانی یوهانس اگوستوس انزر (1799 – 1727) در یکی از نشریات مصور دیواری که جهت آشنایی عموم با نقش پزشک منتشر نمود و بعد به زبان هلندی نیز منتشر شد، مقاله ای راجع به کاربرد موسیقی در درمان بیماری های گوناگون ارایه و به ارزش موسیقی درمانی در کاهش اضطراب اشاره می کند. او می نویسد :
«در تمام انواع بیماری های روانی، با در هم آمیختگی هیجانی رو به رو هستیم و موسیقی قادر است که این هیجانات را به نظم آور و به این ترتیب می تواند در درمان این اختلال مشارکت داشته باشد. موسیقی این اثر را بر هیجانات از طریق یک قدرت طبیعی اعمال می کند که از طریق یک مقال انکارناپذیر آشکار می شود. یک کودک دو ساله که به وسیله پدر و مادر اهل موسیقی خود که یکدیگر را عاشقانه دوست دارند بزرگ می شود، به هنگام نواختن نوایی شاد؛ شادی خود را نشان می دهد و زمانی که آنها قطعه ی سنگین اجرا می کنند با حالت غم و اندوه واکنش نشان می دهد و تا زمانی که این حالت مغموم با نواختن موسیقی شاد برطرف نشود این چنین می ماند».
موسیقی درمانی در دوران روشنگری
نمونه های بسیاری را از کاربرد موسیقی در کاهش اضطراب از دوره های قبل از قرن هجدهم می تون نقل کرد. تنوع بسیار سبک های موسیقی از باروک و روکوکو گرفته تا موسیقی کلاسیک و رومانتیک و کارهای غول های مشهوری چون باخ، هندل، هایدن، موتسارت و بتهوون جایگاه ویژه ای را در تاریخ موسیقی به قرن هجده بخشیده است.
برای سلاطین، اشراف و طبقات بالای بورژوازی، موسیقی ابزار ایده آلی برای غلبه بر روزهای طولانی، یکنواخت و خسته کننده بود. آنها به عنوان حامیان و مشوقان گروهی از موسیقی دانان و آهنگ سازانی عمل می کردند که به دشواری قادر به یافتن کاری در مراکز فرهنگی اروپا و سالن های کنسرت بودند تا بتوانند نان روزان? خود را تأمین کنند.
زمانی که تعامل میان اضطراب و موسیقی را در نظر بگیریم، این ویژگی های دوگانه قرن هجدهم، در چند نقطه یکدیگر را ملاقات می کنند. از یک سو می توان انتظار داشت که حالت افسردگی موسیقی دانان در آثار آنها متجلی شود و از دیگر سو متوقع بود که یک نقش مهم درمانی به موسیقی برای مقابله با دنیای آشفته درونی آدمی محول گردد.
در ارزیابی این دو انتظار باید با احتیاط و تا حدی شک و تردید برخورد کرد. قائل شدن رابطه ای بیش از حد نزدیک میان اضطراب و موسیقی می تواند به معنی تخفیف پیچیدگی حیرت انگیز خلاقیت موسیقیایی و ندیده گرفتن پیچ و خم های پر ابهام روانشناسی موسیقی باشد. تنها یک گزارش نمونه وار از موسیقی درمانی و بیان موسیقیایی در تاریخ اضطراب در قرن هجدهم می تواند به روشن شدن بیشتر رابطه میان اضطراب و موسیقی کمک کند.
اضطراب و نبوغ موسیقیایی
فرهنگ غنی موسیقیایی، این فرصت مناسب را فراهم می کند که تجلی اضطراب را مورد ارزیابی قرار دهیم. پرسش های مهم و گریز ناپذیری در مورد ارتباط میان اضطراب و خلاقیت، بیمار بودن و هنرمند بودن و روشی که باید بدان وسیله به روانشناسی موسیقی و موسیقی دانان پرداخت، مطرح می شوند.
نمی توان انکار کرد که بسیاری از شرح حال نویسانی که زندگی موسیقی دانان را به نثر در آورده اند به دلیل تأثیر پذیری از اظهارات و ادعاهای مطرح شده در مورد نقش افسردگی و اضطراب در زندگی و کار موسیقی دانان، کلیشه های ذهنی و دیدگاه های زیبایی شناختی خود را در مورد موسیقی در کار خویش دخالت داده اند و بسیاری از آنها در این جهت ایده وجود یک رابطه ویژه میان نبوغ یا فرهیختگی و اضطراب را مطرح کرده اند.
رد این پرسش را می توان در میان تعداد فراوانی از بررسی های بیمارنگارانه دنبال کرد. بسیاری از آهنگسازان و نوازندگان مبتلا به افسردگی و اضطراب را می توان موضوع این گونه تحقیقات قرار داد. ویلهلم لانگ اشبام و ولفرام کورت در کتاب خود تحت عنوان نبوغ، جنون و شهرت نام تعداد زیادی از موسیقی دانان را که مبتلا به اضطراب و افسردگی بوده اند، به عنوان موراد شاخص ذکر می کنند.
در همین راستان مقاله تأثیر موسیقی بر کاهش اصطراب را در این پست از سایت دانلود مقاله آماده کرده ایم. مطالبی که در این مقاله آمده است در 5 فصل تفکیک شده است که در زیر می توانید عنوان این پنج فصل را مشاهده نمایید :
- فصل اول کلیات تحقیق نام دارد که، بیان مساله، اهداف تحقیق، متغیر ها و تعاریف در آن دیده می شود.
- در فصل دوم ادبیات و پیشینه پژوهش مورد بررسی قرار می گیرد و تحقیق هایی که در گذشته پیرامون موسیقی و کاهش اضطراب شده است را خلاصه وار توضیح داده است.
- در سومین فصل از این مقاله که روش تحقیق نام دارد به موضوع های جامعه آماری، روش نمونه گیری، ابزار اندازه گیری و … پرداخته شده است.
- و در آخرین فصل نتیجه گیری کلی از تاثیر موسیقی بر کاهش اضطراب بیان شده است.