قصه گویی چگونه موجب تعالی کودکان میشود
دوران کودکی از نظر دانشمندان و فلاسفه,مرحله ی حساسی در زندگی ملت هاست زیرا کودک برای پذیرش یا رد آنچه که فرا گرفته است دارای قابلیت و استعداد فراوان است لذا دوران کودکی مرحله ای است که شخصیت جوامع بعدی در آن شکل میگیرد تا به آنجا که برخی متفکرین گفته اند آنگونه که کودکان زندگی میکنند,سرنوشت جوامع نیز همان گونه خواهد بود
توجه به کودکان و داخل شدن به دنیای آنها،کاری است که به طور طبیعی مستلزم روش های خاصی میباشد. بنابراین روانشناسان از روش هایی گفتگو میکنند که از طریق آن بتوانند به دنیای کودکان راه یافته و افکاری که شایسته ی دنیای کودک است را به درون منتقل کنند و به این روش، او را به راه صحیح هدایت کنند این گونه بود که قصه پا به عرصه ظهور گزاشت تا در بنای ذهنی و آفرینش های فکری کودکان نقش خود را ایفا کند. کودکان به چیزی که برایشان محبوب و با قلبشان در تماس باشد،عشق می ورزند و از این رهگذر، قصه به عنوان وسیله ای جذاب و قابل ادراک برای دستیابی به اهداف تربیتی کودک تجلی یافت و روز به روز گسترده شد(عربی العاصی،ترجمه سید محمدی،1368).
قصه نوعی روایت خواندنی یا شنیدنی است که در آن چگونگی روند تعامل و کنش مندی یک شخصیت با موضوعی بر اساس هدف،تحلیل،دیدگاه و نتیجه مورد نظر نویسنده یا قصه گو بیان میشود؛ بهتر است بگوییم قصه برگرفته از فطرت انسان ها و دوست داشتن قصه ها و شنیدن آن ها از طبیعت انسان برخاسته است از آنجا که کودکان به فطرت نزدیکترند، قصه و قصه گویی را دوست دارند و از آن تأثیر می پذیرند و می توان از آن به عنوان یک فن آموزشی و درمانی استفاده کرد ( از فرهنگ نامه ی ادبیات کودکان و نوجوانان ، 1376).
محدودیت های شناختی و زبانی کودکان از یک سو و انگیزش پایین آنها برای مشارکت در فعالیت های روان درمانی از سوی دیگر و ارزش های بنیادین قصه درمانی موجب شده است که قصه درمانی به مثابه یکی از روشهای عالی در مشاوره و روان درمانی کودکان مطرح شود(تامپسون و رودلف،1384).در قصه درمانی فرض بر این است که تغییر در زبان و ادبیات قصه های زندگی فرصت های جدیدی برای رفتار و روابط با دیگران ایجاد کند(دیسوشیو،2005).
قصه ها دارای فواید بیشماری هستند از جمله آنها میتوان به تقویت قدرت فهم و بیان، پرورش خلاقیت،آموزش زبان و افزایش گنجینه واژگان، کمک به رشد و آموختن روشهای درست زندگی اشاره کرد، همچنین قصه ها از ناراحتی کودک میکاهند و به او انرژی میدهند، آنها را برای مقابله با فقدان ها،ترس ها و اضطراب ها آماده میسازند، موجب بهبود فعالیتهای مغزی،قدرت تخیل و ابتکار آنها میشوند. قصه گویی برای کودکان احساس همدلیشان را تقویت میکند و باعث بهبود روابط اجتماعی آنها در بزرگسالی ، پرورش مهارت های سازگارانه،بالا بردن خلاقیت،افزایش هوش اجتماعی و هوش اخلاقی میشود و بالاخره درمان کننده اختلالات شخصیتی مرتبط با کودکان از جمله اضطراب،افسردگی و غیره هستند ما در این مقاله در مورد تاثیری که قصه گویی بر عزت نفس کودک میگزارد به طور مختصر صحبت خواهیم کرد.این نکته نیز قابل توجه است که ظرفیت ها و قابلیت های افراد در معنادهی و بازسازی قصه زندگی در فرآیند درمانی متفاوت است (استرند،1997).
عزت نفس یک جنبه مهم در کارکرد یا کشش کلی فرد و از مهم ترین مؤلفه های سلامت روانی انسان می باشد که بر سایر متغیرهای شخصیتی و فعالیت های فرد تأثیر گذاشته و با زمینه های دیگری چون سلامت روانی-اجتماعی، عملکرد شغلی و تحصیلی در ارتباط است. عزت نفس از جمله مفاهیمی است که به دلیل اهمیت آن در رشد و تقویت خودباوری و نگرش مثبت به جهان از اهمیت زیادی برخوردار است(پوپ و همکاران،2015).
قصه درمانی هم در موقعیت های فردی و هم در موقعیت های گروهی قابل اجراست.روش فردی یک ارتباط دوجانبه و متقابل دونفره بین قصه گو و شنونده است ولی در قصه گویی گروهی این ارتباط متقابل بین قصه گو و جمع(تعداد بیش از سه نفر) اتفاق می افتد. وقتی هدف از قصه گویی ارتقای عزت نفس کودک باشد،روش گروهی قصه گویی و قرار گرفتن کودک در جمع نسبت به روش فردی اثرات مثبت تری خواهد داشت، زیرا قصه گویی گروهی به شناخت و پیشرفت مهارت های گروهی می انجامد با این روش مهارت قصه گویی در کودکان بیشتر میشود، چرا که از این طریق قدرت برقراری ارتباطات و تبادل تجربیات و قدرت کلام و بداعت در آنان تقویت میشود،روش گروهی فرصت اندیشیدن به توانایی ها و پی بردن به ارزش هایی که کودک در وجود خویش دارد را فراهم میکند، آنان را توانمند میسازد تا درباره زندگی شان،ارزش ها و عقاید خود صحبت کنند و از تایید قصه گو لذت ببرند، و از این طریق میتوان راهی را برای تسهیل رشد اخلاقی و روحی آنان فراهم کرد،همچنین سبب میشود تا کودکان به صحبت های هم گوش دهند و تفاوت ها و شباهت های یکدیگر را شناسایی کنند و چیزهایی را که میشنوند با تجربه خودشان تطبیق دهند و مهم تر اینکه قصه گویی گروهی فرصت ابراز وجود را به کودک میدهد و همین برای دست یافتن او به عزت نفس بسیار کمک کننده است (چینی فروشان،1385).
قصه گو با بهره گیری از فنون قصه گویی و با تحریک قوه تخیل مخاطبان خویش و تاثیر متقابل، پیام خویش را به شکل جدید تری به شنوندگان انتقال میدهد.کودکان در پی قصه درمانی در جریان قصه با قصه گو مشارکت دارند و مشکلات خود را بیان می کنند و قصه گو در دل داستان برای مشکلات آنها راهکار ارائه می کند.در این فن از کودک خواسته میشود قصه ای دارای آغاز،میانه و پایان بگوید.سپس درمانگر موضوعات روان تحلیل گرانه مرتبط با مسائل کودک را انتخاب میکند و در قصه ای مشابه قصه کودک به کار میبرد و آن را برای کودک بیان میکند.در این قصه درمانگر راه حل های سالمتر و کاملتری را برای رویارویی با مشکلات ارائه میکند(رحماندوست،1381). کودک از طریق همانند سازی با الگوهای داستان به تعدیل و اصلاح تصویرهای ذهنی خود میپردازد،کودکی که عزت نفس پایین دارد،خود را با الگوی مناسب داستان(که عزت نفس بالا دارد)، منطبق کرده و در باورها، افکار و عواطف شخصیت داستان سهیم میشود. در نتیجه آرام آرام احساس بی ارزشی و خودکم بینی او کمتر میشود.همچنین همذات پنداری کودک با قهرمان داستان،هنگامی که قهرمان داستان خود را به چالش میگزارد و شجاعانه به استقبال حوادث دشوار زندگی میرود،شناخت کودک را نسبت به شایستگی های خود بیشتر و تصویرهای ذهنی مثبتی را در او رشد و تعالی میبخشد.از آنجا که کودکان با عزت نفس پایین به کمک احتیاج دارند و سکوت و آرامش آنها نباید موجب بی توجهی و عدم اقدام و کمک به این کودکان شود.بنابراین قصه و قصه گویی در پیشگیری و حل مشکلات کودکان با عزت نفس پایین موثر واقع میشود (پوپ و همکاران ،1994).
از نظر گروه سنی مناسب برای قصه درمانی پژوهش ها نشان میدهند که هم بزرگسالان و هم کودکان میتوانند از روش قصه درمانی بهره مند شوند(اشنایدر و داب،2005). با وجود این،شاید بتوان گفت که به دلیل شرایط خاص دوره کودکی،از نظر توانایی های شناختی،کودکان میتوانند از روش قصه درمانی بهره بیشتری ببرند(ترد،1992).لازم است برای قصه گفتن سن کودک را در نظر بگیریم چرا که طبق روانشناسی رشد هر گروه سنی ویژگی های روانشناختی خاص خود را دارد که بدون در نظر گرفتن آن ویژگی های رشدی روند داستان گویی ما آنطور که باید و شاید مفید نخواهد بود. مثلا کودکان 2 ساله خیلی زود به شنیدن داستان یا شعرهای کودکانه علاقه نشان می دهند. داستان های مخصوص کودکان نوپا نباید طولانی یا پیچیده باشند. ممکن است داستان تنها بازتاب کارهای روزانه، مثل تهیه غذا یا پختن آن باشد. وقتی کودکان بزرگتر می شوند می توانید داستان هایی با حوادث و شخصیت های بیشتری برایشان بگویید. برای مثال 3 ساله ها اغلب از شنیدن داستان های واقعی درباره کودکی خود یا بقیه اعضای خانواده خوششان می آید. تا سن هفت سالگی، برای بچه ها می توانید قصه هایی به روش آهنگین و ریتمیک بگویید که در آن ها کلمات کلیدی تکرار شوند. برای این گروه سنی، اغراق در بیان و نشان دادن قصه با حرکات، بسیار مناسب است زیرا به تخیل آن ها پر و بال می دهد و رابطه خوبی بین قصه گو وشنونده ایجاد می شود.به نظر رودلف اشتاینر(مؤسس مدارس والدورف) بچه های پیش دبستانی عاشق حرکات بیانی با دست، تغییر حالت و احساس با صورت و صداهای زمینه و جلوه های صوتی هستند. برای این که شخصیت ها و حوادث را برای بچه ها زنده کنید می توانید از این عناصر استفاده کنید