در مواجهه با خیانت چه کنیم
گاهی اوقات همسران فکر می کنند اگر مسئله را به روی خودشان نیاورند به تدریج این ارتباط قطع می شود
خیانت علاوه بر ایجاد پیامدهای مخرب در رابطه بین زوجین، آسیب های روانی عمیقی به فرد خیانت دیده می زند. معمولا کسانی که خیانت می بینند خود را سرزنش می کنند یا به دنبال نشانه هایی مبنی بر وجود عیب یا مشکلی در خودشان می گردند. اینجا دیگر مشکل دو تا می شود هم تحمل خیانت شریک زندگی و هم تحمل خویشتن به عنوان فردی که چندان خوب و قابل قبول نیست؛ شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از خیانت دیده ها به گونه ای افراطی دست به تغییر خود می زنند، رژیم های عجیب و غریب می گیرند، آرایش های افراطی می کنند و حتی دست به جراحی های پرهزینه زیبایی می زنند. در حالیکه هیچ کدام از این رفتارها راهکار مناسبی برای تخلیه خشم و انزجار فرد خیانت دیده نیست. ما انتظار نداریم فرد خیانت دیده غمگین یا عصبانی نباشد، اما می خواهیم بگوییم راه حل های دیگری هم برای برخورد با این اتفاق ناخوشایند وجود دارد.
? خیانتش را نادیده نگیرید: گاهی اوقات همسران فکر می کنند اگر مسئله را به روی خودشان نیاورند به تدریج این ارتباط قطع می شود و با این کار فشار سنگین عاطفی را به خود تحمیل می کنند که موجب آسیب های جدی به جسم و روان می شود. بهتر این است که به او بفهمانید متوجه خیانتش شده اید و دلیلش را جویا شوید. نادیده گرفتن، سبب تشویق او به ادامه کارش می شود ضمن اینکه در آینده خیانت های بیشتری از او خواهید دید.
نه او را از خانه بیرون کنید و نه خودتان خانه را ترک کنید: بنشینید و فکر کنید که اگر او را ترک کنید چه می شود و اگر با هم زندگی کنید چه؟ ممکن است آینده این زندگی چندان روشن و شفاف نباشد اما این تنها یک احتمال است، اگر او اظهار ندامت کند و شما هم بتوانید او را ببخشید لااقل در خانه خودتان مسئله را حل کرده اید و اجازه نداده اید مسائل خصوصی زندگیتان به گوش دوست و آشنا برسد.
? دست نگه دارید، عجله کار شیطان است: هضم مسئله خیانت کار ساده¬ای نیست که با واکنش های عجولانه مسئله را پیچیده-تر و سختتر کنیم. اقداماتی مثل تلفن زدن به والدین، دوستان یا همکاران فرد مقابل و بردن آبروی او در مقابل دیگران، راه انداختن دعوا و سروصدای زیاد در محل کار یا زندگی او، نه تنها مسئله را حل نمی¬کند ممکن است بعدها سبب پشیمانی و شرمندگی هم بشود. بنابراین با صبر دست به انتخاب آگاهانه بزنید، شخصیت و جایگاه خودتان را حفظ کنید و در اولین قدم به فکر حل مسئله باشید نه بغرنج تر کردن آن.
? همه دلایل را به خودتان نسبت ندهید: گاهی همسران در مواجهه با خیانت سهم خودشان را بیش از حد بزرگ می¬کنند، «اگر من زیباتر بودم، اگر تحصیلات بالاتری داشتم، اگر از خودم درآمد داشتم، اگر اضافه وزن نداشتم، اگر ....» یادتان باشد در این اتفاق هر دو سهیم هستید یکی کمتر و یکی بیشتر؛ اما قرار نیست سهم اشتباهاتتان را آنقدر بزرگ کنید که دچار خودکم بینی و ضعف اعتماد به نفس شوید. بهتر است اتفاقات گذشته را مرور کنید و سهم خودتان را عادلانه قضاوت کنید.
? در مورد احساساتتان با هر کسی صحبت نکنید: طبیعی است که بخواهید با کسی در مورد این مسئله حرف بزنید یا مشورت بگیرید، اما لطفا با کسی که مشکلی شبیه مشکل خودتان داشته حرف نزنید، چرا که معمولا این حرفها تنها سبب همدردی می شود و تازه ممکن است فکرهای منفی دیگری را هم به افکار شما اضافه کند. کافیست او بگوید همسرش با نفر سوم به فلان مجلس رفته بود، تا شما هم گمان کنید احتمالا همسر شما هم همینکار را کرده! برای مشورت کردن، با دوستی نزدیک و مورد اعتماد یا یکی از اعضای خانواده که منطقی و آینده نگر است حرف بزنید کسی که سعی می کند مشکلتان را حل کند نه اینکه به شدت مشکل بیفزاید.
? برای شناختن نفر سوم تلاش بیهوده نکنید: یکی از بدترین کارها این است که بخواهید جزئیات ارتباط با معشوقه همسرتان را کشف کنید یا اینکه در پی صحبت کردن یا ملاقات کردن با وی باشید. اگر همسرتان هم اظهار پشیمانی کرده و قصد بازگشت به زندگی را دارد نبش قبر کردن اتفاقات گذشته نه تنها دردی را دوا نمی کند که راه بازگشت به زندگی دوباره را می گیرد. حتی اگر همسرتان قصد دارد جزئیات اتفاقات گذشته را بگوید و مثلا اعتراف کند شما در این موقع بگویید «همینقدر که می دانی کارت خطا بود کافیست نیاز نیست برای من بیشتر توضیح دهی، مهم این است که دیگر این اتفاق تکرار نشود چون من توانایی بخشش دوباره را ندارم!» این کار وجدان اخلاقی همسرتان را تقویت می کند و علاقه اش را به حفظ زندگی و تعهدش به خودتان را بیشتر می کند. و مهمتر اینکه از آسیب های روحی ناشی از فهمیدن خطاها و جزئیات آن در امان می مانید.