چرا هیچکی دوسم نداره
چرا هیچکی دوسم نداره قبل از این سوال, باید از خود بپرسیم آیا ما خودمان را دوست داریم که توقع داریم دیگران نیز ما را دوست بدارند همه چیز ابتدا از درون شروع می شود و بعد از آن است که در دنیای واقعی نمود پیدا می کند پس در گام اول باید مشکلمان را با خودمان حل و فصل کنیم در این مقاله راه حل هایی کارا برای حل این مشکل بزرگ شرح داده شده است
چرا هیچکی دوسم نداره؟
از ویژگیهای انسانهای موفق یکی این است که دارای شخصیتی مستقل از دیگران هستند؛ یعنی به خود از دریچه نگاه دیگران نگاه نمیکنند و وابسته به این نیستند که دیگران به آنها محبتی بکنند یا روی خوشی نشان دهند. بلکه شخصیتی مستقل دارند و اعتماد به نفسی بالا که اتفاقا احساس می کنند دیگران به محبت آنها نیاز دارند. بنابراین ابتدا درباره این مسأله فکر کنید که شما چه نیازی به محبت دیگران دارید که این مسأله اینقدر برایتان مهم شده است. البته ما می دانیم که یکی از نیازهای مهم افراد، همین نیاز به مورد محبت واقع شدن است. اما این مسأله نباید در شما به صورت یک وابستگی درآید؛ بلکه شما باید با این دید به قضیه نگاه کنید که در صورتی که دیگران به شما محبت نکنند یا توجه نکنند، این خود آنها هستند که از محبت شما محروم میشوند.
به خاطر همین سعی کنید زیاد به این مسأله فکر نکنید و بی جهت خود را آزار ندهید. ضمنا توجه داشته باشید که معمولا افراد کمی هستند که به خاطر فعالیت زیاد یا خوش زبانی و شوخی فراوان، معمولا وقتی نباشند، نبودشان احساس میشود. پس اینگونه نیست که شما تنها کسی باشید که نبودتان در جمع احساس نمیشود.
به هر حال برای اینکه جاذبه داشته باشید و افراد را به خود جذب کنید باید پرشور باشید و از اخلاق خوب و بیان زیبا و روابط اجتماعی بسیار بالایی برخوردار باشید و اصلا خجالتی نباشید.
راهکارهایی را در این زمینه تقدیمتان میکنیم که به کمک آنها خواهید توانست روابط خود با دیگران را ببهود بخشید؛ هرچند به نظر ما حتی در صورتی که نتوانستید جایگاهی مانند دوستتان در میان دوستان کسب کنید، نباید ناراحت باشید و خود را وابسته به محبت یا توجه آنها بدانید. لطفا توجه بفرمایید:
الف. ایجاد تغییر و اصلاح در شناخت خود از خویشتن:
باید شناخت خود از تواناییها، استعدادها، ویژگیهای شخصیتی خویش را اصلاح کنید و با واقعیت تطبیق دهید. پس:
1. در برابر آینه ایستاده، جلوههای رفتاری خوشایند، حالات بدنی و برداشتهای مثبتی که از وضعیت ظاهری خود دارید، یادداشت کنید و روزی چند بار با صدای بلند بخوانید، مانند این جمله: «من خوش قامت هستم» و... .
2. فهرستی از ده لغت یا عبارت - که بیانگر ویژگیهای مثبت شخصیت شما است - تهیه کنید و روزی چند بار آنها را در قالب جمله کاملی بخوانید ؛ مثلاً بگویید: «من باهوش هستم» و... .
3. خاطرات و تجارب جالب خود را برای دوستان صمیمی تعریف کنید.
4. هرگز به اندیشه و شناختهای آزار دهنده (مانند احساس حقارت، ناتوانی، بیکفایتی، شرمندگی و...) اجازه ندهید فضای ذهن شما را اشغال کنند. به محض ورود این افکار، ذهنیتهای مطلوب و ویژگیهای مثبت خود را با صدای بلند تکرار کنید.
5. هرگز تصور کمرو بودن را به ذهن خود راه ندهید و واژهها و عبارتهایی چون: «من خجالتی هستم»، «من کمرو هستم» و «من جرأت بیان ندارم» را به زبان نیاورید، بلکه جرأت و شهامت را به خود تلقین کنید، و با صدای بلند در طول روز، چندین نوبت بگویید: «من شهامت بیان این سخن، عمل و فعالیت را دارم.» اجازه ندهید خاطره شکستهای قبلی به اندیشه شما راه یابد. موفقیتهای گذشته را به خاطر آورید.
ب. اصلاح رفتار و تغییرات رفتاری
بکوشید در جهت مخالف کمرویی رفتار کنید؛ پس:
1. هرگز خود را سرزنش نکنید.
2. هنگام سخن گفتن، خود را گرفتار آداب و رسوم و تکلّفهای بیمورد نسازید. ساده، راحت و عاری از هرگونه آداب خاصّ، هدفتان را بیان کنید. در فعّالیّتهای آغازین، خواسته و هدف خود را به صورت یک جمله بنویسید و نوشته را بخوانید.
3. در احوالپرسی، پرسشها و مطالب اولیه را کوتاه و مختصر انتخاب کنید.
4. ارتباط بصری با مخاطب را حفظ کنید.
5. همیشه سخن را با یک کلمه جالب آغاز کنید و از به کارگیری کلمات پیچیده بپرهیزید. کلمات آغازین باید متدوال و جذاب باشند.
6. قبل از شروع ارتباط با دیگران و احوالپرسی، مطالب مورد کاربرد در احوالپرسی را نوشته، در ذهن مرور و تمرین کنید و شکل بیان و مهارت لازم را فراهم آورید.
7. هنگام سخن گفتن، به دیگران و قضاوت و حرکات و سکناتشان هرگز توجّه نکنید. گفتارتان را پیگیرید و با خونسردی به هدف بیندیشید.
8. موانع احتمالی و افکار و اعمال مزاحم را شناسایی و ذهن خود را برای مقابله با آن آماده سازید ؛ مثلاً اگر خنده مخاطبین شما، شما را از ادامه سخن باز میدارد، شما نیز بخندید.
9. به کار خود پاداش دهید. یک نفس عمیق، به خود آفرین گفتن، یا باز گفتن تفصیلی و با آب و تاب آن برای نزدیکان، میتواند پاداش به شمار آید.
10. در سخن گفتن از جزئیات بکاهید و اصل سخن را به صورت خلاصه و گویا بیان کنید.
11. هنگام صحبت برای جمع اجازه سوء استفاده به دیگران ندهید. کافی است به کار خود ادامه داده، در صورت روبهرو شدن با واکنش آنان، خود را در مقابل آنان احساس نکنید.
12. در انجام رفتارهای اجتماعی کوچک و در محیطهای دیگر - که بیشتر احساس راحتی میکنید - فعال باشید. این کار را از سلام کردن، احوالپرسی، جواب سلام دادن، نگاه کردن، تعارف کردن و تعارف شنیدن آغاز کنید و با تمرین به کارهای بزرگتر و مهمتر گسترش دهید.
13. با افراد فعّال و پر تحرکی که احساس خجالت نمیکنند، بیشتر مأنوس باشید و از خجالتیها فاصله بگیرید.
14. همیشه کلامی برای گفتن و عمل یا هنری برای ارائه به جمع داشته باشید و آن را ارائه کنید. در جاهایی که کمتر احساس کمرویی میکنید و شبیه کلاس است، فعّالتر باشید.
15. توجه داشته باشید تا زمین نخورید، راه رفتن نمیآموزید. پس باید نقد دیگران و تمسخر آنها باشد، تا شما مجال رشد بیابید. بنابراین از خنده های دیگران هرگز نهراسید. اگر به شما خندیدند، شما نیز مانند آنان بخندید و اعتماد به نفس خود را از دست ندهید و از خود نقطه ضعف نشان ندهید. در این صورت عظمت شخصیت شما بر دیگران آشکارتر خواهد شد و برایتان احترام بیشتری قائل خواهند بود.
در پایان باید یادآور شد، این مقصود اندک اندک به دست میآید؛ نه با چند جلسه تمرین و خواندن چند جلد کتاب. اجرای پیوسته دستور العملها، تکنیکها و رفتارها لازمه رسیدن به این هدف است.