استرس چیست؟ انواع استرس را بشناسیم و به عوارض استرس و فشار عصبی
عوارض استرس و فشار عصبی چیست؟
فشار چه مثبت باشد و چه منفی، واکنش های جسمانی ایجاد می کند. بدن هورمون ها و مواد شیمیایی ترشح میکند که کارکرد قلب، ریه ها، عضلات و سایر اندام ها را افزایش میدهد. این پاسخ ممکن است حالت دفاعی داشته باشد و شما بتوانید به کمک آن مثلاً از جلوی یک ماشین با راننده ای بی احتیاط فرار کنید. وقتی دوباره احساس ایمنی کردید، تغییرات بدنی شرح داده شده ناپدید می شوند.
به هرحال اگر فشار روانی برای یک دوره طولانی تداوم یابد، هورمون ها نیز به طور مرتب ترشح میکنند و بدن شما را تحریک خواهند کرد. در نهایت این تبادل بین روان و بدن فرسایش می شود.
علاوه بر این مطالعات جدید نشان می دهد که تجربه استرس در گذشته باعث افزایش آن در آینده نیز می شود و اثراتش بیش از آن چیز است که فکر می کنیم چرا که این پدیده در عمق وجود فرد نفوذ می کند و با گذشت زمان بر ذهن و بدن اثر طولانی مدت می گذارد.
پس از همین الان یک نفس عمیق بکشید و استرس را در خودتان متوقف کنید!
بین وقایع محیطی و استرس، روابط انسانی وجود دارد. حوادثی که بیشترین آسیب را وارد می کنند در دوران ابتدایی و نوجوانی کودک اتفاق می افتد. اتفاقاتی نظیر یک محیط خانوادگی ناسالم، زندگی با والد معتاد و یا بحران های دیگر با مشکلات روزمره روانی ارتباط دارد و ممکن است به بیماری های فیزیکی مثل سردرد یا خستگی منجر شوند.
همه ما با تحمل میزان معینی از این مسئله زندگی می کنیم: سر رسیدن مهلت، رقابت ها و حتی ناکامی ها و نگرانی ها به زندگی عمق و معنا می بخشد. هدف ما حذف استرس نیست بلکه آموختن راهی برای استفاده از آن به منظور کمک به خود است.
ناگفته نماند استرس کمتر از حد، عامل خمودگی است و در بدن هر شخص احساس خستگی و رخوت بر جای می گذارد. هدف این است که سطح بهینه و مطلوبی از استرس بیابیم که به ما انگیزه دهد اما در خود غرقمان نکند.
مقابله با استرس و انواع آن
لازاروس و فولکمن مقابله با استرس را چنین تعریف کرده اند:
«تلاش های رفتاری و شناختی که به طور مداوم در حال تغییرند تا از عهده خواسته های خاص بیرونی یا درونی شخص برآیند. این تلاشها گاهاً مازاد منابع و توان شخص ارزیابی می شوند.»
حال ویژگی های مقابله مناسب با این پدیده به شرح زیر است:
- مقابله فرایندی است که دائماً در حال تغییر است.
- مقابله به طور خود کار انجام نمی شود، بلکه الگوی آموخته شده ای است برای پاسخگویی به موقعیت های تنش زا
- مقابله نیازمند تلاش فرد برای مواجهه با این مسئله است.
لازاروس تعریف دیگری برای مقابله مطرح میکند:
تلاش هایی که برای مهار تعارض ها یا خواسته های درونی و محیطی صورت میپذیرند که از منابع وجودی شخص فراتر میروند. این تلاشها شامل تسلط، تحمل، کاهش دادن یا به حداقل رساندن میشوند.
راهبردهای مقابله ای مهمترین نقش را در تعیین سلامت یا بیماری انسان ایفا میکنند. پژوهشگران به شناسایی و معرفی منابع متعددی برای این پدیده اقدام کرده اند. به باور آنها عوامل تنش زا می توانند بیرونی یا درونی باشند. ویژگی های مشاغل موجود در جوامع پیچیده، گسترش نقش های متعدد و چندگانه اجتماعی از ویژگی های اختصاصی زندگی صنعتی است که همه ما را به نوعی تحت سیطره خود قرار داده و بالقوه سلامت و حتی بقای نوع بشر را زیر سوال برده است.
انواع راهبردهای مقابلهای به تعریف متخصصین
روش های بسیاری برای مقابله با استرس وجود دارند که بسیاری از آنها ماهیت روان شناختی دارند. افراد متفاوت با توجه به ویژگی های شخصیتی خود، هر یک روشی را برای مقابله با استرس بر می گزینند. برخی سعی می کنند به مشکلات زندگی با دید مثبت بنگرند، بعضی به دنبال حمایت های اجتماعی می گردند و عده ای دیگر هم از آن می گریزند. به کارگیری راهبرهای مقابله ای مناسب به افراد کمک می کند تا با این پدیده و تأثیرات ناشی از آن کنار بیایند. راهبردهای مقابله به روش های آگاهانه و منطقی مدارا با این مسئله اشاره دارد. در واقع این اصطلاح برای روش های مبارزه با استرس مورد استفاده قرار می گیرد.
ایندلر و پارکر باور دارند که راهبردهای مقابله ای را می توان به سه دسته تقسیم کرد:
- راهبرد تکلیف مدار: این راهبرد مستلزم حصول اطلاعات درباره موقعیت تنش زا و پیامدهای احتمالی آن است. افرادی که از این راهبرد استفاده می کنند، تلاش می کنند تا فعالیت های خود را با توجه به اهمیت آن اولویت بندی کنند و با مدیریت زمان به انجام به موقع فعالیت ها مباردت می ورزند.
- راهبرد هیجان مدار: این راهبرد مستلزم یافتن روش هایی برای کنترل هیجان ها و تلاش برای امیدوار بودن به هنگام مواجهه با موقعیت های تنش زاست. افرادی که از این راهبرد استفاده می کنند، ضمن اینکه بر هیجانات خود کنترل دارند، ممکن است احساساتی چون خشم یا نا امیدی را نشان دهند.
- راهبرد اجتناب مدار: این راهبرد مستلزم انکار یا کوچک شمردن موقعیت های تنش زاست. افرادی که از این روش استفاده می کنند، هشیارانه تفکرات تنش زا را پس میرانند و تفکرات دیگری را جایگزین آن می کنند. هنگامی که افراد بتوانند به طور منطقی، موقعیت های تنش زا را طبقه بندی کنند، راهبرد تکلیف مدار بیشترین تأثیر را دارد. با این وجود در صورتی که افراد نتواند موقعیت های تنش زا را پیش بینی کنند و راه حل هایی برای آنها برگزینند، راهبرد هیجان مدار مؤثرتر واقع می شود.
اگر چه ما معمولاً، از راهبرد خاصی برای موقعیت های معینی استفاده می کنیم اما رفتار مقابله ای متمرکز بر مسئله، در مورد حوادثی که فراتر از توانایی و کنترل ما نیستند، بهتر عمل می کند. گاهی می توانیم با اتخاذ چند فعالیت، مشکل را بهبود بخشیم و آن را برطرف کنیم. به عبارت دیگر، وقتی ما اتفاقی را به عنوان حادثه قابل کنترل ارزیابی می کنیم، تمایل به استفاده از رفتارهای مقابله ای متمرکز بر مسئله داریم. با این وجود در موقعیت های دیگری که می دانیم عملکرد، اثر مفیدی را به وجود نخواهد آورد یا حتی ممکن است مشکل را بدتر کند، ترجیح می دهیم که از رفتار مقابله ای متمرکز بر هیجان استفاده کنیم.
راهبردهای مقابله ای مناسب از بروز بیماری های ناشی از استرس جلوگیری می کنند. با اینکه تمامی بیماری های اشاره شده، منشأ و علل مختلفی دارند اما سبک زندگی و ویژگی های شخصیتی نیز در بروز تاثیر گذار است. روان شناسان معتقدند حتی درمان وخیم ترین بیماری های جسمانی مستلزم تغییر الگوهای پاسخ افراد است.
استرس و خانواده
استرس در محیط خانواده می تواند مشکلات زیادی بیافریند. از این رو در دهه های اخیر پژوهش های زیادی خصوصاً در حوزه زوجین توسط بسیاری از پژوهشگران انجام شده و نشان داده که استرس نقش اساسی در کیفیت و ثبات رابطه صمیمانه میان زوجین دارد. شواهد نشان می دهد که این پدیده عامل تهدید کننده رضایت زناشویی و دوام زندگی مشترک است.