هوش هیجانی (EQ) چیست؟

هنگام بلوغ در مدرسه به جای اینکه به ما بگویند هوش هیجانی چیست و چه کاربردهایی دارد، تاریخ، علوم و ریاضی درس می‌دهند؛ به همین دلیل است که یاد نگرفته‌ایم که چطور هیجانات خود و دیگران را بشناسیم یا با آنها روبرو شویم. با اینکه این مهارت‌ها می‌توانند بسیار ارزشمند واقع شوند، اما هیچ‌وقت آموزشی در این زمینه وجود ندارد. در این مقاله می‌خواهیم بیشتر به این موضوع بپردازیم.

آیا می‌دانید که تعریف دقیق هوش هیجانی چیست ؟ هوش هیجانی اصطلاحی برای محققان روانشناسی است که به آنها این امکان را می‌دهد تا میزان مدیریت افراد را بر هیجانات خود و واکنش به هیجانات دیگران را توصیف نمایند. افرادی که از خود هوش هیجانی نشان می‌دهند، مهار‌ت‌هایی ضروری‌ مانند مدیریت حل ‌اختلاف، درک و پاسخ به نیازهای دیگران و جلوگیری از طغیان هیجانات خود و ایجاد اخلال در زندگی‌شان را دارند که می‌توانند درپیشرفت زندگی خود از آنها بهره بگیرند. در این نوشتار، ما نگاهی به چیستی و ماهیت هوش هیجانی و چگونگی توسعه‌ی آن در خود خواهیم داشت.

هوش هیجانی

هوش هیجانی چیست؟

هوش هیجانی زمانی وارد کلمات روانشناسان شد که تحقیقاتی پیرامون این که علاوه بر بهره هوشی آیا می‌توان انواع دیگری از هوش را تعریف کرد یا خیر.

دکتر جان مایر، محقق هوش هیجانی و استاد روانشناسی دانشگاه نیوهمپشایر معتقد است هوش هیجانی به معنی عملکرد اجتماعی مفیدتری است چرا که افرادی با هوش هیجانی بالا راحت‌تر می‌توانند با احساسات دیگران درگیر شوند و نقطه نظرات آنها را درک کنند. این افراد در ارتباط برقرار کردن و مدیریت رفتارشان قوی‌تر هستند.

دکتر مایر به شبکه خبری ان‌بی‌سی می‌گوید: «من قصد داشتم بفهمم که احساسات افراد در حل کردن مشکلات چه نقشی دارند و آیا هوش هیجانی برای سنجش و اعتبار دادن به احساسات انسان، کاربرد درستی دارد یا خیر؟ به نظر می‌رسد افرادی که از بهره هوشی خوبی برخوردار باشند، از توانایی استدلال اجتماعی نیز برخوردار هستند. افرادی که از هوش هیجانی بهتری برخوردار هستند، از توانایی بهتری برای برقراری ارتباط بهره‌مند هستند و مشکلات و درگیری کمتری با دیگران دارند. بر اساس این یافته‌ها، محققان معتقدند باید مقوله‌ای با نام هوش اجتماعی هم وجود داشته باشد ولی هنوز راهی برای اندازه‌گیری آن وجود ندارد.»

 

خودآگاهی

بخشی از موضوعات و مباحث فلسفی به مسئله خودآگاهی مربوط می شود. هم چنین خودآگاهی را می توان مبنا و پایه جنبش خود سنجی دانست. با توجه به عقیده پیرو و طرفداران این جنبش افراد می توانند با بهره گیری از فناوری اطلاعات مختلفی را محیط پیرامون خود جمع آوری کنند و بر این اساس و با کمک ارزیابی اطلاعات به افزایش کیفیت در زندگی خود بپردازند.  هم چنین با توجه به مبانی فلسفی خودشناسی شما شامل شناخت تمام جنبه های روحی و جسمی شما می شود. یک انسان با رسیدن به مرحله خودآگاهی بر بسیاری از توانمندی ها، نقاط ضعف و حس درونی اش شناخت پیدا می کند.

شناخت این موارد نیز قطعا در موفقیت ما تاثیر به سزایی خواهد داشت.  هم چنین انسان خواهد توانست به طور واقع بینانه برای زندگی اش هدف گذاری کند. پس به عبارتی می توان این گونه برداشت کرد که فرد با رسیدن به خودآگاهی در واقع به تصویر درستی از خود می رسد.  با شناخت خودتان می توانید راه های خوشحال کننده را نیز برای خود مشخص کنید و زندگی شاد تری را برای خود رقم بزنید.

خود آگاهی.

 

تسلط بر خود

وقتی بفهمید که هیجانات‌تان چگونه کار می‌کنند، آن‌گاه می‌توانید از چگونگی مدیریت آنها نیز سر دربیاورید. تسلط بر خود، به‌منزله‌ی کنترل طغیان‌های هیجانی است و به شما کمک می‌کند که میان انگیزه‌های بیرونی و واکنش‌های افراطی درونی خود تمایز قائل شوید و بهترین واکنش را در برابر نیازهای‌تان داشته باشید.

یکی از روش‌های کلیدی برای مدیریت هیجانات‌تان، تغییر ورودی‌های حسی است. احتمالا این پند قدیمی را شنیده‌اید که وقتی عصبانی هستید، تا 10 بشمارید و بعد نفس عمیق بکشید. اگر این را به کسی بگویید که با مشکلات حاد متعدد افسردگی و عصبانیت دست‌و‌پنجه نرم‌ می‌کند، چنین پندهایی را معمولا بی‌معنی تلقی خواهد کرد. (هرچند اگر این حرف برایتان مفید بوده باشد، قدرت بیشتری برای کنترل هیجانات‌تان خواهید داشت). با دادن شوک و تکانه‌ای به بدن‌تان می‌توانید این چرخه را بشکنید. اگر احساس کسالت و افسردگی می‌کنید، کمی ورزش کنید. اگر در چرخه‌ی هیجانی تکرارشونده‌ای گیر افتاده‌اید، خود را یک سیلی «خودت را از این مهلکه بیرون بکش» مهمان کنید. هرچیزی که بتواند شوک خفیفی به شما بدهد یا شما را از روتین فعلی‌تان جدا کند، می‌تواند به شما کمک کند.

صحبت درباره‌ی افسردگی اصلا آسان نیست و سخت‌تر از آن مقاومت در برابر آن است. یکی از پیشنهادات این است که شخص، انرژی هیجانی خود را به امری مولد و سازنده تبدیل کند. اگر هنوز زمان آن فرا نرسیده است که هیجانات پرقدرت درون خود را بیرون بریزید، اشکالی ندارد که مدتی بگذارید در شما غلیان داشته باشد. هرچند وقتی که می‌توانید، بجای اینکه هیجانات ناخوشایند خود را به‌صورت بیهوده و بی‌ثمر تخلیه کنید، آن را به انگیزه و محرکی برای خود تبدیل کنید.

 


چگونه استعداد پنهان خود را کشف کنیم؟

استعداد

آخرین باری که در حین کار گذر زمان را فراموش کردید را به یاد دارید؟ این اتفاق به چه دلیلی رخ داده است؟ پای استعداد پنهان شما در میان است؟ اصلاً استعداد پنهان چیست؟ استعداد موهبتی طبیعی در هر فرد است. توانایی‌ها و ظرفیت‌های طبیعی که هم? ما انسان‌ها داریم، استعدادهای ما هستند و دایره آن‌ها ممکن است از خلاقیت‌های شغلی تا توانایی‌های ورزشی ما گسترده باشد.

هم? انسان‌ها در حرفه یا کاری استعداد دارند، اما معمولاً در شناخت آن‌ها موفق نیستند. اغلب اوقات استعدادها برای ما پنهان و ناشناخته باقی می‌مانند. این استعدادها در برابر چشم ما هستند، اما در شناخت آن‌ها موفق نیستیم و آن‌ها را فراموش می‌کنیم.

حال سوال اصلی اینجاست که استعدادهای پنهان خود را چگونه بشناسیم و چگونه آن‌ها را پرورش دهیم؟ اگر استعداد پنهان خود را بشناسیم به منبعی غنی دست پیدا خواهیم کرد و در تمام جوانب زندگی از آن بهره خواهیم برد. خواه در تلاش برای پیدا کردن شغل مناسبی باشیم، خواه بخواهیم مهارت جدیدی را در خود رشد دهیم، اولین فاکتوری که ما را یاری خواهند کرد استعدادهای ما هستند.

برای آنکه بتوانید استعداد خود را شناسایی کنید از ده نفر از اطرافیانتان بپرسید که در چه کارهایی استعداد دارند؟ همان‌طور که انتظار می‌رود جواب‌های متفاوتی خواهید گرفت. تعداد بسیاری از افراد نمی‌دانند چه استعدادهایی دارند. پس شما چطور می‌توانید به پاسخ سوال خود برسید؟ اغلب افراد به حدی درگیر زندگی روزمره هستند که فرصت ندارند درباره این موضوع فکر کنند. بنابراین این استعدادها، پنهان و بلااستفاده باقی می‌ماند.

علی‌رغم اینکه سال‌ها زمان می‌برد تا استعدادهای خود را کشف کنیم، این کار آسان‌تر از چیزی است که حتی فکرش را می‌کنید. در ادامه پنج راه بسیار آسانی که به کشف استعداد پنهان هر شخص می‌انجامد را با یکدیگر بررسی می‌کنیم.

استعداد چیست؟

تعاریف مختلفی برای استعداد بیان ‌شده است، اما به زبان خیلی ساده‌تر، استعداد میزان نسبی پیشرفت فرد در یک حوزه یا فعالیتی خاص است. استعداد یعنی یادگیری یک مهارت با صرف انرژی و زمان کمتر مثلاً اگر کسی تیراندازی با کمان را در عرض 3 جلسه یاد می‌گیرد ولی متوسط مردم 7 جلسه است (با آموزش یکسان)، نشان می‌دهد که آن فرد در این زمینه دارای استعداد است.

پس وقتی میزان پیشرفت کسی در حوزه یا فعالیتی بالاتر از میانگین افراد دیگر است، نشان از استعداد آن فرد است. در گذشته تست آی کیو را به عنوان تست استعداد‌یابی و عامل موفقیت به کار می‌بردند، درحالی‌که آی کی یو بالا فقط 3 درصد در موفقیت افراد نقش دارد، پس فردی با بهره هوشی بالا لزوما نمی‌تواند پزشک، مهندس و یا یک بازیگر موفق شود.

عواملی مختلف در موفقیت افراد نقش دارند که یکی از آنها، شناسایی و کشف استعداد‌ها و پرورش آن‌هاست؛ دو فرد با بهره هوشی یکسان استعداد‌هایی متفاوت در زمینه‌های مختلف دارند. شاید این سوال در ذهنتان ایجاد شود که آیا همه استعداد دارند؟

صد درصد؛ هر کدام از ما دارای یک یا چند استعداد در درون خود هستیم. اما این که آن‌ها را کشف نکردیم دلیل بر این نیست که استعداد نداریم؛ مسئله مهم این جاست که افراد نمی‌توانند استعداد‌های خودشان را تشخیص دهند تا با بهره‌گیری از آن سریع‌تر پله‌های موفقیت را طی کنند. پس سوال اساسی اینجاست که چگونه استعداد خود را کشف کنیم و تست استعدادیابی خوب کدام است؟

شما اگر استعداد‌های خودتان را پیدا نکرده و از آن استفاده نکنید، فرصت‌های خیلی مهم و بزرگی را از دست می‌دهید و اگر استعدادتان را شناخته و در مسیر آن حرکت کنید سریع‌ و راحت‌تر به موفقیت مالی خواهید رسید.

چه وقت‌هایی کاملا زمان را فراموش می‌کنید؟

فرض کنید که ساعتِ 9 صبح روز پنجشنبه است. زمان شما، کاملا به خودتان تعلق دارد و هیچ کاری برای انجام دادن ندارید. می‌توانید فعالیت مورد علاقه‌تان را انجام دهید، می‌تواند نواختن گیتار، باغبانی یا نوشتن رمان یا حتی برنامه‌نویسی پایتون برای پروژه‌ شخصی باشد که چند ماه قبل شروع کرده‌اید.

به لحظاتی مانند اینها، توجه زیادی داشته باشید. اگر آنقدر در انجام کاری غرق می‌شوید که زمان را فراموش می‌کنید، این یکی از نشانه‌های مهم رسیدن به حالت فلو (اصطلاحی در روانشناسی به معنی غرق شدن در کار است.) اگر در حین انجام یک پروژه، هر میزانی از حالت فلو را تجربه می‌کنید، به احتمال زیاد در حال استفاده از یک یا چند مورد از استعداد‌های طبیعی‌تان هستید.

سخن آخر

وقتی استعداد های پنهانتان آشکار و هویدا شد، از زندگی خود بیش از پیش لذت خواهید برد. با استفاده از آن‌ها می‌توانید در کسب و کار خود پیشرفت کرده و به یک ستاره تبدیل شوید؛ یا کیفیت محصول و خدمت خود را بالاتر ببرید یا ارتباطات و شبکه‌های ارتباطی‌تان را  بهبود ببخشید.


هوش هیجانی

هوش عاطفی، هوش احساسی یا هوش هیجانی (به انگلیسی: Emotional intelligence | EI) شامل شناخت و کنترل عواطف و هیجان‌های خود و دیگران است. به عبارت دیگر، شخصی که EI بالایی دارد، سه مؤلفه? هیجان‌ها را به‌طور موفقیت آمیزی با یکدیگر تلفیق می‌کند: مؤلفه? شناختی، مؤلفه? فیزیولوژیکی و مؤلفه? رفتاری. متونِ علم مدیریت بر این باورند که رهبران و مدیران، با هوش‌های هیجانیِ بالاتر، توان بیشتری برای هدایتِ سازمانِ تحت کنترل‌شان دارند. یافته‌های جدید نشان می‌دهد کارکنانی که دارای وجدان کاری و احساس وظیفه‌شناسی بالایی هستند، اما فاقدِ هوش هیجانی و اجتماعی‌اند، در مقایسه با کارکنان مشابهی که از هوش هیجانی بالایی برخوردارند، عملکرد ضعیف‌تری دارند.

از مقالاتِ پژوهشی برخی دانشمندان این‌گونه بر می‌آید که، کسانی که از هوش هیجانی برخوردارند می‌توانند عواطف خود و دیگران را کنترل کرده، بینِ پیامدهای مثبت و منفی عواطف تمایز گذارند و از اطلاعاتِ عاطفی برای راهنمایی فرایندِ تفکر و اقدامات شخصی استفاده کنند. هوش هیجانی، اصطلاحِ فراگیری است که مجموعه? گسترده‌ای از مهارت‌ها و خصوصیات فردی را دربرگرفته و به‌طور معمول به آن دسته مهارت‌های درون فردی و بین فردی گفته می‌شود که فراتر از دایره? مشخصی از دانش‌های پیشین، چون بهره? هوشی و مهارت‌های فنی یا حرفه‌ای است

تفاوت هوش هیجانی و IQ

IQ همان هوش عادی است که بیشتر مردم می‌شناسند. حتما شما هم افرادی را می‌شناسید که با اینکه هوش بالایی دارند ولی زندگی موفقی ندارند. IQ شما را بر روی بهترین صندلی‌های دانشگاه می نشاند اما از اینجا این هوش هیجانی است که به شما کمک می‌کند روابط درستی انتخاب کنید و به اهداف و موقعیت‌های بهتری دست پیدا کنید. بیشترین موفقیت زمانی حاصل می‌شود که شما هر دو هوش را تقویت کنید هم IQ هم هوش هیجانی.

دانیل گلمن صاحب نظر علوم رفتاری و نویسنده کتاب «کار کردن به وسیله هوش هیجانی»  اولین فردی بود که این مفهوم را وارد عرصه سازمان کرد. گلمن هوش هیجانی را استعداد، مهارت یا قابلیتی دانست که عمیقا تمامی توانایی‌های فردی را در دایره خود دارد در مدل گُلمن به طور خلاصه پنج حوزه اساسی هوش هیجانی مورد بررسی قرار گرفته است:

  1. شناخت هیجان‌ها و احساسات خود: خودآگاهی
  2. مدیریت هیجان‌ها و احساسات خود: خودمدیریتی
  3. خودانگیزشی
  4. تشخیص و درک هیجان‌ها و احساسات دیگران: دیگرآگاهی
  5. مدیریت رابطه با دیگران: دیگر مدیریتی

 

محققان شاید اصطلاح هوش هیجانی را اوایل دهه‌ 90 میلادی مطرح کردند، اما رهبران کسب‌وکار خیلی سریع این مفهوم را به نفع خودشان قبضه کردند.

 

بر اساس مفهوم هوش هیجانی یا EQ، موفقیت قویاً تاثیرگرفته از امتیازات شخصی نظیر پشتکار، توانایی کنترل خود و مهارت در برقراری ارتباط و سازگاری با دیگران است.


معنای رابطه برای فردی با زبان عشق هدیه دادن

در سال 1992، نویسنده بزرگ حوزه عشق گری چاپمن با انتشار کتاب پرفروش پنج زبان عشق، انقلابی در احساس بسیاری از ما در مورد عشق ایجاد کرد. وی در این کتاب این نظریه را مطرح کرد که شرکای عاشقانه می توانند از پنج طریق اصلی عشق بورزند و دریافت کنند و همهما در زندگی عاشقانه خود با زبان خاصی با دیگران صحبت می کنیم.

زبان عشق

مروری سریع بر پنج زبان عاشقانه چپمن

قبل از اینکه به زبان عشق دریافت هدیه اشاره کنیم، ابتدا به پنج زبان چاپمن نگاه می کنیم:

 لمس جسمی، به این معنی که ما عشق را از طریق لمس مثبت مانند دست گرفتن، بغل کردن، بوسیدن و حتی رابطه جنسی نشان می دهیم و دریافت می کنیم.

 زمان با کیفیت، به این معنی که باید زمان زیادی را با یک شریک زندگی سپری کنیم تا احساس دوست داشته شدن کنیم. این زمان می تواند از صحبت در شام گرفته تا پیاده روی طولانی مدت باشد.

 اعمال خدمت، که به معنای نشان دادن و احساس عشق از طریق خدمات مفیدی مانند پخت و پز یا تمیز کردن ماشین است.

 کلمات تأییدی که به معنای آن است که ما بیش از هر چیز دیگری احساس دوست داشتن می کنیم یا عشق خود را با ستایش کلامی، تعارف و ابراز عشق ابراز می کنیم.

 دریافت هدیه، به این معنی که فرد با هدایایی که دریافت می کند عشق خود را احساس می کند.

نزدیک شدن روابط از نظر زبان عشق واقعاً مثمر ثمر است. از طرف دیگر، یادگیری "گفتن" به زبان عشق این اطمینان را ایجاد می کند که هر دو نفر در رابطه احساس حمایت می کنند. می گوید مارک ویلیامز، مشاور بهداشت روان و مربی روابط عاشقانه می گوید:

این احتمال وجود دارد که شما و همسرتان به زبانهای عاشقانه مختلفی صحبت کنید. بنابراین، یادگیری چگونگی صحبت با زبان ترجیحی آنها از اهمیت بیشتری برخوردار می شود. در حقیقت، چاپمن ادعا می کند که می تواند رابطه شما را بهبود بخشد، از مشاجرات جلوگیری کند و عشق عمیق تری را ایجاد نماید.

زبان عشق هدیه دادن

اگر این پست را مطالعه می کنید احتنال دارد می دانید یا گمان می کنید که یکی از قدرتمندترین زبان های عشق شریک زندگی شما هدیه دادن و دریافت هدیه است. یا شاید هدایا زبان عشق شما باشد و شما فقط به دنبال راهی برای برقراری بهتر نیازهای خود با شریک زندگی خود هستید.

از بین همه زبانهای عاشقانه، عمل هدیه دادن احتمالاً بیشترین درک را دارد. از نظر بعضی ها این ممکن است حریصانه به نظر برسد یا اینکه گیرنده عشق واقعی نداشته باشد. اما اینطور نیست.

ویلیامز می گوید: "وقتی زبان عشق شما یا شریک زندگی شما هدیه دادن باشد، به این معنی است که شما با چیزی ملموس احساس عشق می کنید [یا عشق را نشان می دهید]" "فرقی نمی کند که این یک کالا  یک هدیه کوچک باشد یا یک قایق بادبانی 50 فوت. برای آن ها در هر صورت این پیام را می فرستید: من وقتی این را دیدم به تو فکر می کردم. تو همیشه در ذهن من هستی. "

با این اوصاف، ویلیامز توضیح می دهد که معنای واقعی هدیه ولخرجی نیست، بلکه احساساتی بودن است. شخصی که نسبت به این وسایل احساس دوست داشتن می کند ممکن است از یک هدیه، هرچند کوچک، بیشتر از شخص دیگری که به زبان عشق دیگری صحبت می کند، قدردانی کند. هر وقت آنها آن را ببینند، یادآوری خواهد شد که او را دوست دارند.

تعیین کنید که آیا زبان عشق شریک زندگی شما هدیه است

ما اغلب با شرکای خود که می خواهیم آنها را حفظ کنیم به زبان عشق صحبت می کنیم. با این حال، اگر دو روز پس از شروع صحبت، شریک زندگی شما آلبومی برای شما بخرد یا اشتراک مجله ای را که فکر می کنید می خواهید به شما بدهد، به احتمال زیاد این زبان عشق او است. این یک هدیه است.

یک روش عالی دیگر برای فهمیدن اینکه آیا زبان عشق شریک زندگی شما هدیه است، سنجش واکنش او در برابر هدیه است. ویلیامز می گوید اگر آنها از دریافت هدیه خجالت بکشند، احتمالاً زبان عشق آنها نیست. اگر آنها هنگام دیدن هدیه (مثلا یک لباس) بسیار هیجان زده شوند، آن را هر روز بپوشند یا این موضوع را به دوستان خود بگویند، احتمالاً احساس می کنند که این حرکت بسیار دوست داشتنی است. مطمئن ترین راه برای دانستن اینکه آیا زبان های عاشقانه هدیه شریک زندگی شما است، این است که از آنها بپرسید.

راضی کردن افراد با زبان عشق هدیه دادن

شاید نمی دانید چگونه به زبان عشق صحبت کنید، اما یادگیری این زبان مهم است، زیرا شریک زندگی شما با آن صحبت خواهد کرد.

ولیامز پیشنهاد می کند که برای اینکه بتوانید به زبان عشق همسر خود به خوبی پاسخ دهید باید ذهن تان را معطوف به او نموده و هرجایی که هستید به نیازهای او فکر کنید. در این حالات لازم نیست که همیشه کارهای بزرگی انجام دهید. همینکه وقتی بریون از خانه در جای هستید، یا حتی برای قدم زدن بیرون می روید می توانید با یک هدیه کوچک مانند یک گل می توانید به او نشان دهید که به فکرش بوده اید. بنابراین همسر شما به دنبال هدیه به معنای یک کالا نیست بلکه به او این حس را می رساند که همیشه در ذهن شما جای ویژه ای دارد.

اگر زبان محبت آمیز همسرتان یک هدیه است، برای جلوگیری از آسیب رساندن به روابط تان باید به این مساله توجه کنید. به عنوان مثال، اگر زبان عشق کسی "کلمات تأییدی" باشد، توهین بیش از هرچیزی به آن شخص آسیب می رساند. به همین ترتیب، اگر زبان عشق کسی لمس فیزیکی باشد و شما چندین روز به او توجهی نکیند، همسرتان احساس ضعف می کند.

ویلیامز می گوید: "جنبه تاریک دانستن زبان های عاشقانه یکدیگر این است که شما همچنین می دانید چگونه به همسرتان آسیب بزنید." در مورد شخصی که از هدیه به عنوان زبان عشق صحبت می کند "هدیه نگرفتن در سالگرد یا یک مراسم خاص برایش بسیار آزارنده است و متاسفانه برخی هنگام لجبازی این مساله سوء استفاده می کنند. اما فراموش نکنند که این رفتارشان هرگز از یاد طرف مقابل با این زبان نمی رود و دود این کار به چشم خودشان خواهد رفت"

با توجه به این نکته، دانستن اینکه برخی رفتارها می تواند تاثیر زیادی بر همسرتان تأثیر بگذارد، بسیار مهم است. فقط فراموش نکنید که از این ویژگی همسر خود سوء استفاده نکرده و از آن برای مقابله و لجبازی استفاده نکنید.

جمع بندی ای سنج

در حالی که اکثر ما یک یا دو زبان عشق غالب داریم، هر یک از ما از با درجات مختلفی با هر پنج زبان صحبت می کنیم. در حالت ایده آل، ما با شریک زندگی عاشقانه خود به هر پنج زبان صحبت خواهیم کرد(محبت جسمی، کیفیت زمان، خدمات، کلمات خوب و هدایا). به هر حال باید زبانی که ان ها برایش اهمیت بیشتری قاء هستند را شناسایی و از این فرصت استفاده کنیم تا روابط خود را تحکیم بخشیم.

نظر شما در رابطه با زبان عشق چیست؟ نظرات ارزشمند خود را با ما به اشتراک بگذارید.


انواع تست روانشناسی؟

تست روانشناسی

تست روان شناسی یکی از ابزارهای سنجش سلامت روان است که نتیجه آن تنها توسط یک متخصص بهداشت روان شامل روان‌پزشک، روان شناس یا روانکاو قابل ارزیابی و استفاده است. این ارزیابی و نتیجه‌گیری معمولاً شامل استفاده از چند ابزار شامل تست‌ها، سؤالات شفاهی، تکمیل پرسشنامه، شرح حال مراجع و مصاحبه با او و اطرافیان می‌شود.

استفاده از ابزارهای مختلف به متخصصان بهداشت روان این امکان را می‌دهد که دید بهتر نسبت به شخصیت مراجع داشته باشند. در هیچ نقطه‌ای از جلسه قرار نیست قضاوتی از پاسخ‌های شما انجام شود. از این ابزارهای تنها برای درک بهتر مشکلات و علائم یا رسیدن به خودشناسی بهتر استفاده می‌شود.

تست روان شناسی چیست؟

تست‌های مختلفی برای اهداف مختلف تهیه و تدوین شده‌اند. از آن‌ها برای سنجش بسیاری از اختلالات و بیماری‌های روانی از جمله اضطراب، استرس و افسردگی استفاده می‌شود. تست‌های معتبر به طور معمول توسط روانشناسان بالینی و بر اساس مطالعه روی مراجعین ساخته شده است و پایایی و روایی آنها در کسب نتایج قابل اعتماد از تست بررسی شده است. با این حال، تست‌های آنلاین بی‌شمار دیگری نیز در کنار این تست‌های معتبر وجود دارند که با اهداف مختلف از جمله سرگرمی تدوین شده‌اند. بنابراین به یاد داشته باشید که هر تست روان شناسی نمی‌تواند معتبر باشد.

تست روان شناسی با عنوان “شخصیت همسران” یا “تست عشق” نمی‌تواند به اندازه تست افسردگی بک معتبر باشد. برای سنجش برخی از امور، مشاوره حضوری یا مشاوره آنلاین و بررسی شخصیت با استفاده از مصاحبه و تست‌های معتبر بهتر از دادن تستی است که تدوین‌کننده آن مشخص نیست و از درجه اعتبار آن بی‌خبر هستید.

معتبرترین تست‌های روانشناسی

همانطور که گفته شد برای سنجش بسیاری از مشکلات از جمله اضطراب، افسردگی و بیماری‌های روانی می‌توان از تست روان شناسی استفاده کرد. تست‌های روان شناسی در حوزه سنجش مشکلات روان‌شناختی از جمله تست افسردگی بک و تست اضطراب کتل از استاندارد بالایی برخوردار بوده و در پژوهش‌های مختلف با افراد بهنجار و بیمار مورد استفاده قرار گرفته‌اند. در ادامه برخی از مهم‌ترین و معتبرترین این ابزارها را با هم مرور می‌کنیم.

تست ازدواج :

افرادی که برای مشاوره قبل از ازدواج مراجعه می کنند در مرکز تست ازدواج با انجام دادن برخی از تست ها می توانند نسبت به تیپ های شخصیتی یکدیگر شناخت پیدا کنند و همچنین بسیاری از مسائل نظیر میزان شباهت ها و تفاوت ها و به عبارت کلی تر میزان همسان بودن با یکدیگر آگاهی یابند . همچنین بسیاری از مشکلات رفتاری که ممکن است به رابطه آن ها آسیب وارد کند شناسایی شده و درمان لازم برای آن ها معرفی می شود . در این راستا تست های گیش از ازدواج و تست های تخصصی ازدواج می تواند در تصمیم گیری درست افراد در امر ازدواج  و داشتن ازدواج موفق کمک می کند و می تواند آن ها را از بسیاری مشکلات که ممکن بود در زمانی آتی به وجود آید ، جلوگیری کند . مرکز مشاوره انتخاب نو به عنوان بهترین مرکز تست ازدواج می باشد که با استفاده از خدمات مشاوره ازدواج و پرسشنامه و تست ازدواج که توسط بهترین روانسنج تحلیل می شوند ، برای افراد سودمند خواهد بود .

تست های روانشناسی بزرگسالان :

تست های روانشناسی بزرگسالان بسیار متنوع می باشد اما برخی از آن ها بسیار پرکاربرد و مفید در تشخیص اختلال های روانی ، مشکلات رفتاری ، شخصیت و همانطور که گفته شد در تصمیم ازدواج و یا شغل و تحصیلات مفید می باشد می باشد که به معرفی برخی از  آن ها می پردازیم :

پرسشنامه شخصیتی چند وجهی مینه سوتا (MMPI) :

از مشهورترین و پرکاربرد ترین تست ها در جهت تشخیص اختلال های روانی می باشد که با استفاده از آن می توان به  تشخیص اختلال هایی نظیر اسکیزوفرنی ، اضطراب ، افسردگی ، سوءظن شدید ، حمله عصبی ، انحراف روانی اجتماعی ، ضعف روحی و خستگی روانی ، شیدایی و .... پرداخت . بعد از انجام این تست و تفسیر آن  وجود هرگونه اختلال مشخص می شود و روان درمانی و دارو درمانی مناسب برای آن آغاز می شود .

تست نئو (NEO) :

آزمون نئو به عنوان تست های شخصیت معرفی شده است که با کمک آن می توان میزان  برون گرایی و درون گرایی ، وظیفه شناسی ، روان رنجوری یا نوروتیک بودن که شامل اضطراب ، استرس ، افسردگی ، حساس بودن و آسیب پذیری و ... می باشد را نشان می دهد .

تست هوش هیجانی :

انسان ها علاوه بر هوش IQ ، هوش هیجانی را نیز دارا می باشند که با استفاده از آن می توان نقاط قوت و ضعف خود را شناسایی کرد و در جهت تقویت نقاط ضفف و رسیدن به درجه بهبودی کمک می شود. تست EQ ، مواردی نظیر همدلی ، انعطاف پذیری ، میزان سازگاری ، شادمانی ، خوش بینی ، واقع گرایی ، میزان مسئولیت پذیری ، روابط بین فردی ، خود آگاهی و بسیاری از موارد دیگر را مشخص می کند  آگاهی از میزان هوش هیجانی و تقویت آن می تواند به شکل موثری در رشد فرد نقش داشته باشد .